About Author:
Bahrām Beyzāêi is an Iranian playwright, theatre director, screenwriter, film editor, and ostād of Persian letters, arts and Iranian studies. Beyzaie is the son of the poet Ne’matallah Beyzai. The celebrated poet Adib Beyzai, known as one of the most profound poets of 20th-century Iran, is Bahram’s paternal uncle.
Added Date: 24/02/2023 4:18:34 PM
Last update: 24/02/2023 6:35:37 PM
“چهارراه” نمایش نامه ی جذاب و قابل توجهی است از “بهرام بیضایی” که در سال 1388 به عنوان آخرین نمایش نامه در ایران به نگارش در آورد و سپس در سال 1397 به عنوان کارگردان آن را در دانشگاه استنفورد در جریان جشنواره ی هنر ایرانی روی صحنه برد.
داستان “چهارراه” در مجموعه اتفاقاتی خلاصه می شود که فضای سرگردانی بر آن غالب است. حادثه ای همزمان در “چهارراه” رخ داده، در شرف رخ دادن است و حتی قربانی بعد از رخ دادن از آن سخن می گوید. “نهال فرخی” در تلاش است نامه ای را که به اشتباه در صندوق انداخته پس بگیرد اما در این میان و سر “چهارراه”، “سارنگ سهش” را می بیند. به نظر می رسد که او بعد از گذشت سال ها بازگشته و دنبال محله ی خودش می گردد. اما حالا همانقدر که “نهال فرخی” می خواهد بداند چرا سال ها پیش بی خبر او را ترک کرده، “سارنگ سهش” نیز پرسشی را که سال ها ذهنش را درگیر ساخته مطرح می کند و آن این است که چرا هیچ کس سراغی از او نگرفت؟
حادثه ی “چهارراه” خود به خود اتفاق نیفتاده بود و شخصیت های خلق شده به قلم “بهرام بیضایی” هر یک گوشه ای از این “چهارراه” ایستاده اند. راننده ای که دلش گیر پرستاری شده و ذهنش مشغول حال و روز زندگی خویش است، “سارنگ سهش” را زیر چرخ های ماشین خود می بیند. اما آیا این حادثه صرفا یک تصادف بوده یا “سارنگ سهش” عمدا خود را جلوی ماشین انداخته؟ چرا نامه های او به “نهال فرخی” در این پانزده سال به دست او نرسید؟ آیا هنوز به عشقشان امید هست؟ همه چیز در “چهارراه” معلوم می شود.
درباره نویسنده:
بهرام بیضایی (زاده ۵ دیماه ۱۳۱۷ در تهران) کارگردان سینما و تئاتر و نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.
بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایشنامه نویسی، در سینما عرصههای دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کردهاست.
وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهمترین آثار وی هستند.
خانوادهاش اهل کاشان و آنگونه که خود بیضایی نوشته در کار تعزیه بودند. او تحصیلات دانشگاهیش را در رشته ادبیات ناتمام گذاشت و در سال ۱۳۳۸ به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک دماوند درآمد. در سال ۱۳۴۱ به اداره هنرهای دراماتیک که بعدها به اداره برنامههای تئاتر تغییر نام داد منتقل شد. در سال ۱۳۴۴ با منیراعظم رامین فر ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند به نامهای نیلوفر متولد ۱۳۴۵، ارژنگ متولد ۱۳۴۶ (فوت شده در صد روزگی) و نگار متولد ۱۳۵۱ میباشد. او یکی از پایه گذاران و اعضای اصلی کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ بود که درسال ۱۳۵۷ از آن کانون کناره گیری کرد. در سال ۱۳۴۸ به عنوان استاد مدعو با دانشگاه تهران همکاری کرد. در سال ۱۳۵۲ از اداره برنامههای تئاتر به دانشگاه تهران به عنوان استادیار تمام وقت نمایش دانشکده هنرهای زیبا و مدیریت رشته هنرهای نمایشی انتقال یافت. در سال ۱۳۶۰ پس از بیست سال کار دولتی از دانشگاه تهران اخراج شد. در سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ خانوادهاش از ایران مهاجرت کردند. در سال ۱۳۶۵ پدرش استاد نعمت الله(ذکایی)بیضایی مرحوم شد. او در سال ۱۳۷۱ با مژده شمسایی ازدواج کرد. فرزند آخرش نیاسان در سال ۱۳۷۴ متولد شد و مادرش نیره موافق در سال ۱۳۸۰ وفات یافت.
فعالیت سینمایی را با فیلمبرداری یک فیلم هشت میلیمتری چهار دقیقهای سیاه و سفید در سال ۱۳۴۱ آغاز کرد. پس از ساخت فیلم کوتاه «عموسبیلو» در سال ۱۳۴۹، اولین فیلم بلندش رگبار را در سال ۱۳۵۰ ساخت. چریکه تارا و مرگ یزدگرد فیلمهایی که او در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۶۰ ساخت تاکنون در محاق توقیف میباشند. او در سالهای پیش و پس از انقلاب برای ساختن فیلمهای خود با مشکلات و سنگ اندازیهای بسیاری روبرو بودهاست. او تا کنون ۹ فیلم بلند و ۴ فیلم کوتاه ساختهاست و آخرین فیلمی که از او پس از ۱۰ سال به نمایش عمومی درآمد سگ کشی (۱۳۸۰) بود که با استقبال گسترده منتقدان و مردم روبرو شد.