Added Date: 10/09/2022 5:12:04 PM
Last update: 10/09/2022 5:12:04 PM
آدمهای تنها و وانهادهی هر یک از این داستانهای کوتاه در عین حال که با محیط زندگی و جهـان بیرحم و بیتفاوتی که آنها را به بـازی گرفته است احساس بیگانگی میکنند، با آدمهای تنها و وانهادهی داستانهای دیگر او وجوه مشترک و خویشاوندی نزدیکی دارند. رشتهای پنهانی، این آدمهای به ظاهر متفاوت را به همدیگر پیوند میدهد. مرد جوانی که تازه از فرنگ برگشته است در اولین دیدار دل به زنی میبازد که چیزی از او نمیداند، در داستان بعدی به مرد جاافتادهای تبدیل میشود که به دنبال یک زن ناشناس راه میافتد تا به رویاهای ناکامماندهی سالهای گذشتهاش جان تازهای بدهد، و همان پیرمرد تنهاییست که در داستان دیگری از بالین همسر تازه درگذشتهاش بچههایی را که با کیفها و کولهپشتیهاشان به مدرسه میروند تماشا میکند. و زن تنهایی برای شوهرش که در سفر است نامه مینویسد، شاید همان زنی باشد که در داستان دیگری عاشق مرد محتاطی شده است که حوصلهاش را ندارد به یک رابطهی پردردسر ادامه بدهد …
دلباختگی محور عمدهی داستانهای این مجموعه است و سادگی و صمیمیتی که در روایت این داستانها به کار رفته لحنی طبیعی و باورکردنی به آنها میدهد و روایت میکند که از سرچشمهای بکر جوشیدهاند.
درباره نویسنده:
مرجان شیرمحمدی بازیگر و نویسندهٔ ایرانی است. او همسر کارگردان ایرانی بهروز افخمی است.
بیست و دوم آذر ماه ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. ازدواج او با بهروز افخمی دومین ازدواج وی میباشد و از ازدواج اول خود پسری به نام ماکان دارد. از ازدواج خود با بهروز افخمی پسری به نام آهیل دارد که متولد کشور کانادا است. از ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۱ زیر نظر آیدین آغداشلو نقاشی را فرا گرفت. در ۱۳۷۴ وارد کارگاه آزاد بازیگری شد و سپس به مدرسهٔ تئاتر سمندریان رفت. در ۱۳۷۵ وارد عرصهٔ بازیگری شد. از وی دو رمان و دو مجموعه داستان به چاپ رسیدهاست. وی برای اولین کتاب خود برنده جایزه کتاب سال بنیاد گلشیری شد. تا کنون دو فیلم بلند سینمایی از داستانهای او ساخته شدهاست. دیشب باباتو دیدم آیدا به کارگردانی رسول صدرعاملی از داستان «بابای نورا» و آذر، شهدخت، پرویز و دیگران از داستانی به همین نام به کارگردانی بهروز افخمی.