About Author:
ALICE MUNRO grew up in Wingham, Ontario, and attended the University of Western Ontario. She has published thirteen collections of stories and a novel. During her distinguished career she has received many awards, including two Scotiabank Giller Prizes, the National Book Critics Circle Award, and the Booker International Prize. In 2013 she was awarded the Nobel Prize for Literature. Her stories have appeared in The New Yorker, Atlantic Monthly, Harper”s Magazine, The Paris Review, Granta, and many other publications, and her collections have been translated into thirteen languages. She lives in Port Hope, Canada, on Lake Ontario.
Added Date: 30/11/2023 4:13:53 PM
Last update: 30/11/2023 4:38:56 PM
… همیشه نوشته های آلیس مونرو را تحسین کرده ام، اما این داستان چیزی را شکست. آن را خواندم، در آن غرق شدم و گذاشتم در جانم بنشیند. مثل یک گلوله وارد شد. آن قدر فشرده و آن قدر غیر احساسی که هیچ چیز نتوانست شوک ناشی از تاثیر آن را تخفیف دهد. وقتی تمامش کردم نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم
“قسمت هایی از کتاب دور از او و دو داستان دیگر
به این چیزها علاقه ای نداشت. انجمنهای دانشجویی برایش مایۀ خنده بودند، همینطور فعالیتهای سیاسی. ولی دوست داشت «چهار ژنرال شورشی» و بعضی وقتها هم «اینترنشنال» را در گرامافون بگذارد؛ با صدای خیلی بلند. وقتی مهمان داشتند، این کارش آنها را عصبانی میکرد. یک خارجی موفرفری و پریشان حال، به قول خودش یک ویزیگوت[۳]، و همینطور دو سه انترن جوان خیلی محترم و بیقرار به او ابراز عشق میکردند. او همهشان را دست میانداخت، گرانت را هم همین طور. بعضی از تکیهکلامهای دهاتی گرانت را برای مسخره کردن تکرار میکرد. آن روز سرد و آفتابی که فیونا روی نیمکتی در بندر استانلی به او پیشنهاد ازدواج داد، گرانت فکر کرد شاید شوخی میکند. شن صورت شان را میسوزاند و امواج، ماسه ها را به پاهایشان میکوبیدند.
بیشتر از یک سال پیش، گرانت کمکم متوجۀ تعداد زیادی از یادداشتهای کوچک و زرد شده بود که همه جای خانه میچسبیدند. چیز خیلی جدیدی نبود. فیونا همیشه بعضی چیزها را یادداشت میکرد؛ اسم کتابی که از رادیو میشنید یا کارهایی که میخواست مطمئن شود آن روز انجام شان میدهد. حتی زمانبندی کارهای صبحش هم نوشته میشد که به نظر گرانت نوشتنشان با این دقت مشکوک و متأثرکننده بود. “.
درباره نویسنده:
آلیس آن مونرو، زاده ی 10 جولای 1931، نویسنده ی داستان کوتاه اهل کانادا است که در سال 2013، جایزه ی نوبل ادبیات را از آن خود کرد.مونرو در وینگهام اونتاریو به دنیا آمد و نویسندگی را در نوجوانی آغاز کرد. او اولین داستانش را در سال 1950 و همزمان با تحصیل در رشته ی زبان انگلیسی و روزنامه نگاری در دانشگاه اونتاریوی غربی به انتشار رساند.مونرو در سال 1951 دانشگاه را ترک کرد و با همکلاسی اش، جیمز مونرو، ازدواج کرد. آن ها ابتدا به غرب ونکوور و در سال 1963 به ویکتوریا نقل مکان کردند. مونرو در این شهر، مغازه ی «کتاب فروشی مونرو» را باز کرد که هنوز هم به فعالیت خود ادامه می دهد.آلیس مونرو از دهه ی 1980، در هر چهار سال حداقل یک مجموعه ی داستان کوتاه به چاپ رسانده و در طول دوران نویسندگی حرفه ای خود، جوایز معتبر متعددی را به دست آورده است