About Author:
Gholām-Hossein Sā’edi MD was a prolific Iranian writer. He published over forty books, representing his talents in the fiction genres of drama, the novel, the screenplay, and the short story in addition to the non-fiction genres of cultural criticism, travel literature and ethnography.
Born: January 15, 1936, Tabriz, Iran
Died: November 23, 1985, Paris, France
Added Date: 11/10/2022 3:03:59 PM
Last update: 11/10/2022 3:03:59 PM
رمان “تاتار خندان” به قلم “غلامحسین ساعدی” اثری است که خواننده را به مسافرتی تاریخی خواهد برد و برشی از اجتماع ایران را با دغدغه های مخصوص به خودش به او نشان خواهد داد. “تاتار خندان”، در واقع نام روستایی است که یک پزشک، برای گریز از شکست هایش در زندگی مدرن شهری به آنجا می رود تا به نوعی خود را به دست خویش تبعید کرده باشد. پزشک جوان که راوی داستان نیز هست با گریز از نقشی که مدرنیته، همچون خیاطی بی رحم بر تن او دوخته، پا به مسیر “تاتار خندان” می گذارد. داستان با ورود او به این روستا شروع می شود و همین طور که وی جای خود را در میان روستاییان باز می کند، قصه هم رو به جلو حرکت می کند.
او کم کم زندگی در میان روستاییان را یاد گرفته و با آن ها خو می گیرد و مرام و مسلک مردم آنجا، وی را تحت تاثیر قرار می دهد. “غلامحسین ساعدی” از نگارش نسبتا روانی برای خلق داستان “تاتار خندان” بهره برده؛ با این حال شخصیت پردازی و فضاسازی وی در این اثر کم نظیر بوده و خواننده را به دنیای راوی و زندگی او در کنار هم نشینان جدیدش خواهد برد. در واقع “غلامحسین ساعدی” در این اثر به دنبال این است که با به تصویر کشیدن زندگی جدید پزشک جوان در کنار روستاییان، بر اهمیت زندگی روزمره و سر و کار داشتن با مردم اطراف تاکید کند و تاثیری که این سبک زندگی جدید بر افکار و روان او گذاشته را نشان بدهد. با وجود محرومیت هایی که از زندگی این مردم وصف شده اما برخورد ساده و صمیمیشان و پرداخت های طنزآمیز “غلامحسین ساعدی”، داستانی زنده را پیش روی مخاطب قرار می دهد.
درباره نویسنده:
غلامحسین ساعدی (۲۴ دی ۱۳۱۴ – ۲ آذر ۱۳۶۴) با نام مستعارِ گوهر مراد، پزشک و نویسنده ایرانی بود. ساعدی نمایشنامه نیز مینوشت و با بهرام بیضایی و اکبر رادی از نمایشنامهنویسان زبان فارسی بهشمار میرود. براساس مجموعه هشت داستان عزاداران بَیَل فیلم گاو ساخته شد.
ساعدی گرایش سیاسی به سازمان چریکهای فدایی خلق داشت. او از اوایل تشکیل کانون نویسندگان ایران بدان پیوست، ابتدا به عنوان نماینده نویسندگان به عنوان اعتراض به سانسور با نخستوزیر «هویدا» مذاکره و به «آقای آموزگار» نامه نوشتند که اصلاح شود ولی به نتیجه نرسیدند و سپس کانون نویسندگان را تشکیل دادند. در سال ۱۳۵۶ شب شعر را تشکیل دادند که سیمین دانشور و جلال آل احمد و خیلی از نویسندگان و شاعران در آن شرکت میکردند، که «کتاب ده شب» مربوط به آن شبهاست. وی پس از انقلاب ۱۳۵۷ از راهِ پاکستان به فرانسه گریخت.
ساعدی سال ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت و در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.