About Author:
Jalāl al-Dīn Muḥammad Rūmī, also known as Jalāl al-Dīn Muḥammad Balkhī, Mevlânâ/Mawlānā and Mevlevî/Mawlawī, but more popularly known simply as Rumi, was a 13th-century Persian poet, Hanafi faqih, Islamic scholar, Maturidi theologian and Sufi mystic originally from Greater Khorasan in Greater Iran.
Added Date: 16/09/2022 10:44:20 AM
Last update: 16/09/2022 10:44:20 AM
کتاب “اسطرلاب حق” گزیده ای است از فیه ما فیه “جلال الدین محمد بلخی” مشهور به “مولانا” که به انتخاب و تصحیح “محمدعلی موحد” به انتشار رسیده است. این اثر شامل صد عنوان برگزیده از سخنانی است که “مولانا جلال الدین” در مناسبت های مختلف به زبان آورده و از آنجایی که فیه ما فیه شکل مکتوب و ویرایسته ی سخنان شفاهی این عارف بزرگ است، کلمات و ساختار مطالبی که در این کتاب آمده چیزی میان زبان گفتار و نوشتار است.
اثر ابتدا با مقدمه ای بر آثار منثور “جلال الدین محمد بلخی” آغاز شده که این آثار عبارت اند از مجالس سبعه و مکتوبات و مقالات مولانا که همان فیه ما فیه است. سپس قسمت اصلی کتاب “اسطرلاب حق” که گزیده ی فیه ما فیه است آغاز می شود. “محمدعلی موحد”, محقق و عرفان پژوه برجسته ی کشور این کتاب را براساس تصحیح فروزانفر و همچنین رجوع به ترجمه ی ترکی گلپینارلی تدوین نموده است. کار ارزشمند این محقق در کتاب “اسطرلاب حق”چیزی فراتر از ترجمه ی واژگان عربی و ناشناخته بوده و وی در نگارش اثر تلاش کرده تا پیوستگی مطالب، آن گونه که خطوط اصلی اندیشه ی مولانا را می نمایاند، حفظ گردد.
والا بودن کلام “مولانا” و نثر بی نظیر فیه ما فیه، نیاز به توضیح بیشتری ندارد اما از دیگر نکات مثبت کتاب “اسطرلاب حق” می توان به ارائه ی معنی لغات و ابیات به همراه یک توضیح کلی درباره متن، در پایان هر قسمت اشاره کرد. این امر سبب شده تا هر خواننده ای با هر سطحی از تسلط به ادبیات بتواند به نحوی از کلام “مولانا جلال الدین” بهره ببرد و بر دایره ی واژگان و اصطلاحاتش نیز افزوده شود.
درباره نویسنده:
جلال الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی، زاده ی 15 مهر 586 و درگذشته ی 4 دی 652 هجری شمسی، از مشهورترین و تأثیرگذارترین شاعران ایرانی است.جلال الدین محمد بلخی در بلخ زاده شد. پدر او مولانا محمد بن حسین، خطیبی معروف به بهاءالدین ولد و سلطان العلما، از بزرگان صوفیه و مردی عارف بود و نسبت خرقه ی او به احمد غزالی می رسید. وی در عرفان و سلوک سابقه ای دیرین داشت و چون اهل بحث و جدال نبود و دانش و معرفت حقیقی را در سلوک باطنی می دانست نه در مباحثات و مناقشات کلامی و لفظی، پرچمداران کلام و جدال با او مخالفت می کردند؛ از جمله فخرالدین رازی که استاد سلطان محمد خوارزمشاه بود و بیش از دیگران شاه را علیه او برانگیخت. سلطان العلما احتمالا در سال 610 قمری، همزمان با هجوم چنگیزخان از بلخ کوچ کرد و سوگند یاد کرد که تا محمد خوارزمشاه بر تخت نشسته، به شهر خویش بازنگردد. مولانا در نوزده سالگی با گوهر خاتون ازدواج کرد.شمس تبریزی در حدود سال 642 قمری به مولانا پیوست و چنان او را شیفته کرد، که درس و وعظ را کنار گذاشت و به شعر و ترانه و دف و سماع پرداخت و از آن زمان طبعش در شعر و شاعری شکوفا شد و به سرودن اشعار پرشور عرفانی پرداخت. کسی نمی داند شمس تبریزی به مولانا چه گفت و چه آموخت که این گونه دگرگونش کرد؛ اما واضح است که شمس تبریزی عالم و جهان دیده بود و نوشته های او بهترین گواه بر دانش گسترده اش در ادبیات، لغت، تفسیر قرآن و عرفان است.مولانا، پس از مدت ها بیماری در پی تبی سوزان در غروب یکشنبه 5 جمادی الآخر 672 هجری قمری درگذشت.