In 1982, having sold his jazz bar to devote himself to writing, Haruki Murakami began running to keep fit. A year later, he’d completed a solo course from Athens to Marathon, and now, after dozens of such races, not to mention triathlons and a slew of critically acclaimed books, he reflects upon the influence the sport has had on his life and—even more important—on his writing.
About Author:
HARUKI MURAKAMI was born in Kyoto in 1949 and now lives near Tokyo. His work has been translated into more than fifty languages, and the most recent of his many international honours is the Jerusalem Prize, whose previous recipients include J. M. Coetzee, Milan Kundera and V. S. Naipaul.
کتاب از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم، اثری نوشته ی هاروکی موراکامی است که اولین بار در سال 2007 به انتشار رسید. موراکامی در سال 1982 و پس از فروختن کلوبِ جاز خود به منظور صرف وقت بیشتر برای نویسندگی، برای حفظ شرایط خوب بدنی، شروع به دویدن کرد. یک سال بعد، او توانست علاوه بر شرکت در مسابقه های مختلف دو، در مسابقات سه گانه (متشکل از شنا، دوچرخه سواری و دو) نیز حضور موفقیت آمیزی داشته باشد. این نویسنده ی برجسته در کتاب از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم، با همان نثر مسحورکننده ی همیشگی خود به تأثیرات این ورزش بر زندگی و البته آثارش می پردازد. این شرح حال درخشان که ترکیبی از آموزش های تمرینی، سفرنامه و خاطره گویی است، ماجرای آماده شدنِ چهارماهه ی موراکامی برای ماراتونِ نیویورک در سال 2005 را مورد توجه قرار می دهد و مخاطب را به جاهای مختلفی همچون باغ های ژینگو در توکیو و رودخانه ی چارلز در بوستون می برد. علاوه بر این ها، لحظات ناب و جذابی از زندگی این نویسنده ی بزرگ در این کتاب توصیف شده اند: لحظه ی سرنوشت سازی که موراکامی تصمیم گرفت نویسنده شود، بزرگترین دستاوردها و شکست های او و تجربه هایش از فراز و نشیب های ذهنی و بدنی پس از پنجاه سالگی.
درباره نویسنده:
هاروکی موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته ی خودش در آوریل سال ۱۹۷۸ در هنگام تماشای یک مسابقه ی بیسبال، ایده ی اولین کتاب اش، به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در سال ۱۹۷۹ این رمان منتشر شد و در همان سال جایزه ی نویسنده ی جدید گونزو را دریافت کرد. در سال ۱۹۸۰ رمان پینبال (اولین قسمت از سه گانه ی موش صحرایی) را منتشر کرد. در سال ۱۹۸۱ بار جازش را فروخت و نویسندگی را پیشه ی حرفه ای خود کرد.