About Author:
Bahrām Beyzāêi is an Iranian playwright, theatre director, screenwriter, film editor, and ostād of Persian letters, arts and Iranian studies. Beyzaie is the son of the poet Ne’matallah Beyzai. The celebrated poet Adib Beyzai, known as one of the most profound poets of 20th-century Iran, is Bahram’s paternal uncle.
Added Date: 24/02/2023 10:36:51 AM
Last update: 24/02/2023 10:36:51 AM
مسئله بزرگ امروز خاور، مسئله هویت یا مسئله به خود آمدن است. «خود» نیز چیزی ثابت و مشخص نیست بلکه باید آن را جست و حتی باید آن را از نو آفرید. ملّت های خاور، در رویارویی با باختر، با مدرنیته و با اندیشه ها و مکاتبی که نو به نو در باختر آفریده می شوند به رقم آنکه در آغاز هم از آنها خوشش بیاید به زودی متزلزل می شود. چون هر چیز نوینی، بیگانه هم هست و هر نوئی می تواند دو جنبش گوناگون و متضاد در انسان ایجاد کند. وقتی یک ملّتی سترون است در برخورد با هر چیزی نوئی بیشتر متوجه عقیم بودن خود می شود و با درک این ضعف و عجز، فوری به آنچه بوده است بر می گردد یا محکم به آنچه در دستش هست می چسبد و در آن تعصب می ورزد. ولی هنگامی ملّت آفریننده و زاینده هست، در برخورد با نوها انگیخته به نوآفرینی می شود و از برخورد با هر چیز نوئی خوشش می آید، چون نیروی آفرینندگی خودش تحریک می گردد. هر چیز نوئی با سراسر وجود ما کار دارد و تنها به تغییر ظواهر بس نمی کند. اندیشه هنوز [در] سطح خود آگاهیست. تغییر اندیشه باید به روان و ناخودآگاهی فرو بریزد. روان ما تنها سطح اندیشه ها و مسائل روز نیست بلکه لایه های گوناگون تاریخ و پیش از تاریخ را هم در خود دارد و توحّش هزاران سال پیش نیز می تواند در یک آن وارد آستانه خودآگاهی شود. این است که دیده می شود یک ملّت در اوج مدنیّت ناگهان به قعر دوره توحّش باز می گردد. بسیاری از چیزها که در تاریخ نانوشته مانده، در روان ما، ناخودآگاه هست. انسان، مجموعة شگفت انگیزی از سده ها تحولات فرهنگی وفلسفی و دینی و هنری اش است ولی مانند قشرهای زمین شناسی، این لایه ها در اثر زمان جابه جا شده است.
درباره نویسنده:
بهرام بیضایی (زاده ۵ دیماه ۱۳۱۷ در تهران) کارگردان سینما و تئاتر و نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.
بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایشنامه نویسی، در سینما عرصههای دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کردهاست.
وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهمترین آثار وی هستند.
خانوادهاش اهل کاشان و آنگونه که خود بیضایی نوشته در کار تعزیه بودند. او تحصیلات دانشگاهیش را در رشته ادبیات ناتمام گذاشت و در سال ۱۳۳۸ به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک دماوند درآمد. در سال ۱۳۴۱ به اداره هنرهای دراماتیک که بعدها به اداره برنامههای تئاتر تغییر نام داد منتقل شد. در سال ۱۳۴۴ با منیراعظم رامین فر ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند به نامهای نیلوفر متولد ۱۳۴۵، ارژنگ متولد ۱۳۴۶ (فوت شده در صد روزگی) و نگار متولد ۱۳۵۱ میباشد. او یکی از پایه گذاران و اعضای اصلی کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ بود که درسال ۱۳۵۷ از آن کانون کناره گیری کرد. در سال ۱۳۴۸ به عنوان استاد مدعو با دانشگاه تهران همکاری کرد. در سال ۱۳۵۲ از اداره برنامههای تئاتر به دانشگاه تهران به عنوان استادیار تمام وقت نمایش دانشکده هنرهای زیبا و مدیریت رشته هنرهای نمایشی انتقال یافت. در سال ۱۳۶۰ پس از بیست سال کار دولتی از دانشگاه تهران اخراج شد. در سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ خانوادهاش از ایران مهاجرت کردند. در سال ۱۳۶۵ پدرش استاد نعمت الله(ذکایی)بیضایی مرحوم شد. او در سال ۱۳۷۱ با مژده شمسایی ازدواج کرد. فرزند آخرش نیاسان در سال ۱۳۷۴ متولد شد و مادرش نیره موافق در سال ۱۳۸۰ وفات یافت.
فعالیت سینمایی را با فیلمبرداری یک فیلم هشت میلیمتری چهار دقیقهای سیاه و سفید در سال ۱۳۴۱ آغاز کرد. پس از ساخت فیلم کوتاه «عموسبیلو» در سال ۱۳۴۹، اولین فیلم بلندش رگبار را در سال ۱۳۵۰ ساخت. چریکه تارا و مرگ یزدگرد فیلمهایی که او در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۶۰ ساخت تاکنون در محاق توقیف میباشند. او در سالهای پیش و پس از انقلاب برای ساختن فیلمهای خود با مشکلات و سنگ اندازیهای بسیاری روبرو بودهاست. او تا کنون ۹ فیلم بلند و ۴ فیلم کوتاه ساختهاست و آخرین فیلمی که از او پس از ۱۰ سال به نمایش عمومی درآمد سگ کشی (۱۳۸۰) بود که با استقبال گسترده منتقدان و مردم روبرو شد.