About Author:
Gholām-Hossein Sā’edi MD was a prolific Iranian writer. He published over forty books, representing his talents in the fiction genres of drama, the novel, the screenplay, and the short story in addition to the non-fiction genres of cultural criticism, travel literature and ethnography.
Born: January 15, 1936, Tabriz, Iran
Died: November 23, 1985, Paris, France
Added Date: 12/10/2022 1:29:38 PM
Last update: 30/11/2023 1:47:43 PM
“گاو” داستانی است که خالق آن، “غلامحسین ساعدی” ملقب به “گوهرمراد” یکی از ادیبان و روشنفکران برجسته ی معاصر ایرانی می باشد. داستان “گاو” یکی از برجسته ترین آثار ادبی به جا مانده از “غلامحسین ساعدی” است که علاوه بر تدریس آن در کتاب ادبیات فارسی، فیلمی از سینمای موج نو نیز به همین نام و بر اساس داستان “گاو” توسط کارگردان شهیر کشور، “داریوش مهرجویی” ساخته شده است. وی در این فیلم از ستارگان بزرگ سینمای ایران نظیر “عزت الله انتظامی”، “علی نصیریان”، “جعفر والی” و “جمشید مشایخی” برای نقش آفرینی بهره برده است.
داستان با به تصویرکشیدن علاقه ی زیاد و رابطه ی صمیمی و نزدیک یک مرد روستایی میانسال به نام “مش حسن” با “گاو” عزیزش آغاز می شود. مش حسن که متاهل و بدون فرزند است، تنها دارایی ارزشمندی که برای خود متصور می شود، همین “گاو” است که دیوانه وار آن را می پرستد؛ گویی که “گاو” مش حسن، تنها گاو آن روستاست. اما داستان دچار فراز و فرود شدیدی می شود و زمانی که مش حسن برای مدت کوتاهی روستا را ترک می کند، “گاو” باردار او، مرده در انبار یافت می شود.
دوستان مش حسن، نگران از واکنش او به این اتفاق، شواهد به جامانده از مرگ “گاو” را پنهان می کنند و زمانی که مش حسن برمی گردد، به او می گویند که گاوش فرار کرده است. اما پذیرش این حرف و مواجهه با این غم بزرگ، آنقدر برای مش حسن دشوار است که او رفته رفته دچار فروپاشی روانی می شود. در ادامه تلاش های روستاییان و همسر مش حسن، برای نجات او از این شرایط و بازگرداندن وی به زندگی پیشینش به تصویر کشیده شده است.
درباره نویسنده:
غلامحسین ساعدی (۲۴ دی ۱۳۱۴ – ۲ آذر ۱۳۶۴) با نام مستعارِ گوهر مراد، پزشک و نویسنده ایرانی بود. ساعدی نمایشنامه نیز مینوشت و با بهرام بیضایی و اکبر رادی از نمایشنامهنویسان زبان فارسی بهشمار میرود. براساس مجموعه هشت داستان عزاداران بَیَل فیلم گاو ساخته شد.
ساعدی گرایش سیاسی به سازمان چریکهای فدایی خلق داشت. او از اوایل تشکیل کانون نویسندگان ایران بدان پیوست، ابتدا به عنوان نماینده نویسندگان به عنوان اعتراض به سانسور با نخستوزیر «هویدا» مذاکره و به «آقای آموزگار» نامه نوشتند که اصلاح شود ولی به نتیجه نرسیدند و سپس کانون نویسندگان را تشکیل دادند. در سال ۱۳۵۶ شب شعر را تشکیل دادند که سیمین دانشور و جلال آل احمد و خیلی از نویسندگان و شاعران در آن شرکت میکردند، که «کتاب ده شب» مربوط به آن شبهاست. وی پس از انقلاب ۱۳۵۷ از راهِ پاکستان به فرانسه گریخت.
ساعدی سال ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت و در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.