About Author:
Aleksandr Solzhenitsyn was a Russian novelist, historian, and winner of the 1970 Nobel Prize in Literature. He served as a decorated commander in the Red Army during World War II before he was arrested for anti-Soviet propaganda and sentenced to eight years in a labor camp, where he drew inspiration for his controversial novel One Day in the Life of Ivan Denisovich. Exiled in 1974, he returned to Russia after the dissolution of the Soviet Union and died in Moscow in 2008
Added Date: 30/11/2023 4:11:42 PM
Last update: 30/11/2023 4:36:52 PM
هنگامی که «ماکسیم گورکی»، از اردوگاههای سیبری دیدن کرد، تا آخرین ساعات همهچیز همانطور گذشته بود که قدرت میخواست. در همان لحظههای آخر بود که زندانیای حقیقت را پیش روی نویسندهی بزرگ روس گذاشت و به قول الکساندر سولژنستین، درست در زمانی که گورکی سوار بر قایق، آنجا را ترک میکرد، آن زندانی تیرباران شد و توامان همهی آن آرمانهای انسانی جا گرفته در ذهن شبه پیامبر شوروی، درحال فروریختن بود. هرچند او نمیدانست که این فروریختن هم، به قیمت جان آن زندانی تمام شده است! گورکی پیرسالتر از آن بود که بتواند برای روایت آنچه دانسته بود کاری کند و ازهمینرو ظهور سولژنستین و روایتهایش از گولاگ، الزامی بود و مبدل به سهمگینترین روایتهای تاریخ بشری از سرحدات رنج زیر یوغ استبداد شد. با اینکه در آغازین سالهای پسااستالینی، نیکیتا خروشچف، سومین رهبر اتحاد جماهیر شوروی، از در دوستی با سولژنستین درآمد و اجازهی انتشار کتاب «یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ» را صادر کرد، اما هیچکس انتظارش را نداشت ماجرای گولاگ و گولاگیها، از آنچه بر ایوان دنیسویچ رفته، فراتر باشد. شوک عظیم دوازده سال پساز چاپ «یک روز از زندگی…» اتفاق افتاد: نسخههای زیرزمینی و بدون سانسور «مجمعالجزایر گولاگ»، حاصل ده سال تحقیق و تفحص الکساندر سولژنستین از اردوگاههای کار اجباری شوروی و گفتوگو با بازماندگان، در زمستان 1974، میان مردم دست به دست شد. درحالیکه جاسوسان کا. گ. ب، در همهجا بهدنبال سولژنستینخوانها بودند، وقایعنگاری هولانگیز و هوشربای برندهی نوبل ادبیات 1970، منظر مردم شوروی و همهی جهانیان را نسبت به اعماق وحشت زیستن در جهان استالینی، برای همیشه تغییر داد. مجمعالجزایر گولاگ به مثابهی تجربهای در تحقیق و تفحص ادبی، فقط از عهدهی نویسندهای متعهد، چپگرا و معتقد به آرمانهای بزرگ اخلاقی و انسانی همچون سولژنستین برمیآمد که وجدان بیدارش، به او اجازهی سکوت برابر رنج و محنت مردمش را نمیداد. خواندن کتاب بزرگ سولژنستین، در زمانهی اکنون، باید همراه با یادآوری جملههای خود او در پیامش هنگام دریافت نوبل ادبیات باشد، تا گولاگهای دور و نزدیک خودمان را در همین هزارهی سوم، فراموش نکنیم: «بیایید هیچیک از مدعوین این خوان ضیافت از خاطر نبرند که همین الساعه زندانیهای سیاسی در دفاع از حقوقی که محدود و پایمال شدهاند، در اعتصاب غذا به سر میبرند.»
درباره نویسنده:
آلکساندر ایسائویچ سولژنیتسین، زاده ی ۱۱ دسامبر ۱۹۱۸ و درگذشته ی ۳ اوت ۲۰۰۸، نویسنده ی مشهور اهل روسیه و برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات در سال ۱۹۷۰ میلادی است. وی به خاطر افشای جنایات جوزف استالین در رمان هایش، بیست سال را در تبعید گذراند.رمان های «مجمع الجزایر گولاگ» و «یک روز از زندگی ایوان دنیسویج» از شاهکارهای او هستند.آلکساندر سولژنیتسین در جنگ جهانی دوم به عنوان افسر توپخانه در ارتش اتحاد جماهیر شوروی خدمت کرده بود و به خاطر خدماتش، مدال افتخار دریافت کرده بود. اما در سال ۱۹۴۵ میلادی به خاطر نوشتن نامه ای در انتقاد از جوزف استالین مورد غضب قرار گرفت و هشت سال زندانی شد. وی پس از گذراندن هشت سال در ادوگاه های کار استالین، به قزاقستان تبعید شد و در آنجا به خاطر ابتلا به سرطان معده مورد درمان قرار گرفت.او در سال ۱۹۷۴ میلادی از اتحاد جماهیر شوروی اخراج شد و از آن جا به آلمان غربی و سپس به سوئیس رفت و در نهایت در ایالات متحده ی آمریکا ساکن شد.آلکساندر سولژنیتسین در ۳ اوت ۲۰۰۸ در محل باغ ییلاقی خود به نام تروئیتسه-لیکووا در حومه ی شهر مسکو به علت ایست قلبی درگذشت. او را در صومعه ی دانسکی به خاک سپردند. وی این محل را ۵ سال قبل از مرگش انتخاب کرده بود