As I Lay Dying is one of the most influential novels in American fiction in structure, style, and drama. Narrated in turn by each of the family members, including Addie herself as well as others, the novel ranges in mood from dark comedy to the deepest pathos.
“I set out deliberately to write a tour-de-force. Before I ever put pen to paper and set down the first word I knew what the last word would be and almost where the last period would fall.” —William Faulkner on As I Lay Dying
About Author:
William Sizehbert Faulkner was born in 1897 and raised in Oxford, Mississippi, where he spent most of his life. One of the towering figures of American literature, he is the author of The Sound and the Fury, Absalom, Absalom!, and As I Lay Dying, among many other remarkable books. Faulkner was awarded the Nobel Prize in 1950 and France’s Legion of Honor in 1951. He died in 1962.
رمان گور به گور، تشریح نفس گیر ویلیام فاکنر است از داستان حماسه گونه و سفر ادیسه وار بوندرن ها که برای به خاک سپاری همسر و مادر خانواده، آدی، مسیری طولانی را طی می کنند. داستان کتاب که به نوبت، توسط تک تک اعضای خانواده[حتی خود آدی]روایت می شود، سبک های متنوعی داشته و از کمدی سیاه تا تراژدی را دربردارد. رمان گور به گور در 59 بخش و توسط 15 شخصیت به مخاطب ارائه شده و داستان مرگ آدی بوندرن و خانواده ی فقیر و روستایی اش را بازگو می کند. بوندرن ها تصمیم دارند تا به وصیت آدی عمل کرده و او را در زادگاهش، جفرسون واقع در می سی سی پی، دفن کنند. در آغاز داستان، آدی زنده اما بسیار مریض و ناخوش احوال است. همه از جمله خود آدی، مرگ را قریب الوقوع دانسته و او با نشستن بر لب پنجره، مراحل ساخت تابوتش را به دست فرزند ارشد خود، کش، به نظاره می نشیند، در حالی که همسرش مانند اغلب اوقات در ایوان وقت گذرانده و دخترش دویی دل، به باد زدن و خنک کردن او مشغول است. شب پس از مرگ آدی، باد و بارانی سخت و شدید درگرفته و بالا آمدن سطح رودخانه ها، پل های منتهی به جفرسون، محل به خاک سپاری مادر خانواده و مقصد بوندرن ها، را خراب می کند.
درباره نویسنده:
ویلیام کاتبرت فاکنر زاده ی ۱۸۹۷ و درگذشته ی ۱۹۶۲، رمان نویس آمریکایی و برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات بود. فاکنر در سبک های گوناگون شامل رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه، شعر و مقاله صاحب اثر است.فاکنر در نیو آلبانی، می سی سی پی به دنیا آمد. در ۱۹۰۲ خانواده اش به آکسفورد، مرکز دانشگاهی می سی سی پی، نقل مکان کرد. به دلیل وزن کم و قد کوتاه در ارتش ایالات متحده پذیرفته نشد ولی به عنوان دانشجوی دانشگاه افسری در یگان پرواز سلطنتی در تورنتوی کانادا نام نویسی کرد و در ۲ دسامبر ۱۹۱۸ به عنوان افتخاری ستوان دومی نایل شد.فاکنر وارد دانشگاه می سی سی پی شد و در سال ۱۹۲۴ از دانشگاه انصراف داد و در ۱۹۲۵ همراه با دوستش با یک کشتی باربری به ایتالیا رفت و از آنجا پای پیاده رهسپار آلمان و فرانسه شد. در ژوئن ۱۹۲۹ با استل اولدم ازدواج کرد. سفرهایی به هالیوود و نیویورک داشت و در این فاصله چندین فیلمنامه و نمایشنامه نوشت.مطالعات در مورد فاکنر در ۱۹۴۶ به صورت جدی توسط ملکم کاوی آغاز شد. در ۱۹۴۹ جایزه ی نوبل ادبیات به او داده شد و خطابه ی مشهور خود را در آنجا خواند. بعدا نیز جایزه ی پولیتزر را برای کتاب شهر در سال ۱۹۵۷ دریافت نمود. او در ۶ ژوئیه ۱۹۶۲، سه هفته بعد از آنکه از اسب افتاد، بر اثر سکته ی قلبی در بیهالیا، می سی سی پی در گذشت.شهرت فاکنر به سبک تجربی او و توجه دقیقش به شیوه ی بیان و آهنگ نوشتار است. در مقابل شیوه ی مینیمالیستی نویسنده ی معاصرش، ارنست همینگوی، فاکنر در نوشته هایش مکرر از جریان سیال ذهن بهره می گیرد و اغلب داستان های عمیقا عاطفی، ظریف، پیچیده، و گاه گوتیک با شخصیت های گوناگون شامل برده های آزاد شده، یا اعقاب برده ها، سفیدپوستان تهی دست، جنوبی های طبقه ی کارگر و یا اعیان می نوشت.