About Author:
Bahrām Beyzāêi is an Iranian playwright, theatre director, screenwriter, film editor, and ostād of Persian letters, arts and Iranian studies. Beyzaie is the son of the poet Ne’matallah Beyzai. The celebrated poet Adib Beyzai, known as one of the most profound poets of 20th-century Iran, is Bahram’s paternal uncle.
Added Date: 24/02/2023 12:02:18 PM
Last update: 24/02/2023 12:02:18 PM
“چهار صندوق” نمایش نامه ای است به قلم “بهرام بیضایی”، که در آن چهار فرد با چهار رنگ نمادین، مترسکی برای محافظت از خود در برابر خطرهای محتمل علم می کنند، اما نمی دانند که مترسک خود قرار است آفت جان آن ها شود. مترسکی که برای حفاظت از آن ها در برابر خطرات ساخته شده بود و به دست خودشان، به سلاح مجهز شده بود، کنترل همه چیز را به دست گرفته و حتی بر سازندگان خود مسلط می شود. طوری که آن ها را مجبور می کند “چهار صندوق” برای خود بسازند و در آنجا زندانی شوند. اما مگر چقدر می توان در زندان زیست و دم بر نیاورد؟ سرخ، سبز، زرد و سیاه، خسته از زندان هایشان تصمیم می گیرند “چهار صندوق” را بشکنند، اما باید دید که آیا شهامت این کار را دارند و نهایتا این تصمیم چه عواقبی برای آن ها به دنبال خواهد داشت.
این نمایش نامه ی سیاسی درخشان که به قلم پربار “بهرام بیضایی” آفریده شده، سوای جلوه های نمایشی که بر جذابیت داستان افزوده است، از یک ویژگی بسیار مهم برخوردار است و آن هم شخصیت پردازی و الگوهایی است که “بهرام بیضایی” در آفرینش شخصیت های نمایش نامه ی “چهار صندوق” به کار گرفته است. هر کدام از رنگ ها، نماینده ی یک قشر جامعه هستند و اندیشه ی طبقه ی مشخصی را به نمایش می گذارند. از زردی که تنها سناریونویس اعتراضات است تا سبزی که زیر عبای معرفت و رسالت، در هنگام نیاز فقط و فقط به ضرورت خود می اندیشد؛ از سرخ که سرمایه داری را به تصویر می کشد تا سیاه که نماد توده ی مردم و آماده ی عصیان است، هر کدام از این شخصیت ها چراغی را در ذهن مخاطب روشن می کنند که نور آن تا مدت ها بر اندیشه ی وی خواهد تابید.
درباره نویسنده:
بهرام بیضایی (زاده ۵ دیماه ۱۳۱۷ در تهران) کارگردان سینما و تئاتر و نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.
بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایشنامه نویسی، در سینما عرصههای دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کردهاست.
وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهمترین آثار وی هستند.
خانوادهاش اهل کاشان و آنگونه که خود بیضایی نوشته در کار تعزیه بودند. او تحصیلات دانشگاهیش را در رشته ادبیات ناتمام گذاشت و در سال ۱۳۳۸ به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک دماوند درآمد. در سال ۱۳۴۱ به اداره هنرهای دراماتیک که بعدها به اداره برنامههای تئاتر تغییر نام داد منتقل شد. در سال ۱۳۴۴ با منیراعظم رامین فر ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند به نامهای نیلوفر متولد ۱۳۴۵، ارژنگ متولد ۱۳۴۶ (فوت شده در صد روزگی) و نگار متولد ۱۳۵۱ میباشد. او یکی از پایه گذاران و اعضای اصلی کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ بود که درسال ۱۳۵۷ از آن کانون کناره گیری کرد. در سال ۱۳۴۸ به عنوان استاد مدعو با دانشگاه تهران همکاری کرد. در سال ۱۳۵۲ از اداره برنامههای تئاتر به دانشگاه تهران به عنوان استادیار تمام وقت نمایش دانشکده هنرهای زیبا و مدیریت رشته هنرهای نمایشی انتقال یافت. در سال ۱۳۶۰ پس از بیست سال کار دولتی از دانشگاه تهران اخراج شد. در سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ خانوادهاش از ایران مهاجرت کردند. در سال ۱۳۶۵ پدرش استاد نعمت الله(ذکایی)بیضایی مرحوم شد. او در سال ۱۳۷۱ با مژده شمسایی ازدواج کرد. فرزند آخرش نیاسان در سال ۱۳۷۴ متولد شد و مادرش نیره موافق در سال ۱۳۸۰ وفات یافت.
فعالیت سینمایی را با فیلمبرداری یک فیلم هشت میلیمتری چهار دقیقهای سیاه و سفید در سال ۱۳۴۱ آغاز کرد. پس از ساخت فیلم کوتاه «عموسبیلو» در سال ۱۳۴۹، اولین فیلم بلندش رگبار را در سال ۱۳۵۰ ساخت. چریکه تارا و مرگ یزدگرد فیلمهایی که او در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۶۰ ساخت تاکنون در محاق توقیف میباشند. او در سالهای پیش و پس از انقلاب برای ساختن فیلمهای خود با مشکلات و سنگ اندازیهای بسیاری روبرو بودهاست. او تا کنون ۹ فیلم بلند و ۴ فیلم کوتاه ساختهاست و آخرین فیلمی که از او پس از ۱۰ سال به نمایش عمومی درآمد سگ کشی (۱۳۸۰) بود که با استقبال گسترده منتقدان و مردم روبرو شد.