About Author:
Ahmad Shamlou (Persian: احمد شاملو, Ahmad Šāmlū Persian pronunciation: [æhˈmæd(-e) ʃɒːmˈluː], also known under his pen name A. Bamdad (Persian: ا. بامداد)) (December 12, 1925 – July 23, 2000) was an Iranian poet, writer, and journalist. Shamlou was arguably the most influential poet of modern Iran.[2] His initial poetry was influenced by and in the tradition of Nima Youshij. In fact, Abdolali Dastgheib, Iranian literary critic, argues that Shamlou is one of the pioneers of modern Persian poetry and has had the greatest influence, after Nima, on Iranian poets of his era.[3] Shamlou’s poetry is complex, yet his imagery, which contributes significantly to the intensity of his poems, is accessible. As the base, he uses the traditional imagery familiar to his Iranian audience through the works of Persian masters like Hafez and Omar Khayyám. For infrastructure and impact, he uses a kind of everyday imagery in which personified oxymoronic elements are spiked with an unreal combination of the abstract and the concrete thus far unprecedented in Persian poetry, which distressed some of the admirers of more traditional poetry.
Shamlou has translated extensively from French to Persian and his own works are also translated into a number of languages. He has also written a number of plays, edited the works of major classical Persian poets, especially Hafez. His thirteen-volume Ketab-e Koucheh (The Book of Alley) is a major contribution in understanding the Iranian folklore beliefs and language. He also wrote fiction and screenplays, contributing to children’s literature, and journalism.
Added Date: 12/10/2022 1:58:11 PM
Last update: 12/10/2022 1:58:11 PM
آن چه در این مجموعه آمده، قطعات پراکنده یی ست که در طول سالیان دراز و در فرصت های مختلف به فارسی برگردانده شده است. آن گاه که سخن از یک دوره ی سی ساله ی کار مطبوعاتی پیش می آید، جوان کتابخوان امروزی که صفحات هنر و اندیشه ی مطبوعات کنونی را حتا به عنوان یک «حداقل» هم نمی پذیرد، به هیچ روی نمی تواند وضع مطبوعات را در سال های آغاز آن دوره در نظر آورد. در واقع، سی سال پیش از تاریخ این یادداشت به وجود آوردن یک نشریه ی ملی کاری به تمام معنا «ناممکن» بود. این چنین نشریه یی یا می بایست متکی به گروهی خواننده ی علاقه مند باشد تا بتواند با تعادل هزینه و درآمدش، انتشار یابد؛ که چنین «خواننده گانی» وجود نداشت. یا می بایست به سرمایه یی متکی باشد و از زیان مالی نهراسد تا به تدریج بتواند خواننده گانی برای خود دست و پا کند؛ که چنین سرمایه یی در اختیار نبود. به عبارت دیگر: آن را که شور و هدف بود وسیله نبود و آن را که وسیله بود غم فرهنگ و هنر نبود. مسأله ی دیگر این بود که ما جوانان آن روز تجربه یی هم در کار خود نداشتیم؛ که آن را که تجربه یی داشت، سرمایه ها و سیاست ها پیشاپیش به بذل مال خریده بودند. گمنامانی بودیم که سرمایه و پشتیبان مان تلاش خودمان بود. به جایی راه مان نمی دادند و حرف مان را نمی شنیدند یا به ریشخندمان می گرفتند. پس راه چاره منحصر به فرد بود: نخست به وجود آوردن نشریه یی و پس از آن گرد آوردن خواننده گانی. اما نکته این بود که عرضه ی شعر و ادبیات انقلابی ما تنها در نشریه یی امکان داشت که پیشاپیش در جامعه گروهی خواننده بر خود گرد آورده باشد.
درباره نویسنده:
احمد شاملو (۲۱ آذر ۱۳۰۴–۲ مرداد ۱۳۷۹) متخلص به الف. بامداد یا الف. صبح، شاعر، نویسنده، روزنامه نگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگ نویس و از دبیران کانون نویسندگان ایران پیش و پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود. شاملو تحصیلات کلاسیک نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از این شهر به آن شهر اعزام می شد و از همین روی، خانواده اش هرگز نتوانستند برای مدتی طولانی جایی ماندگار شوند. . شاملو علاوه بر شعر، فعالیت هایی مطبوعاتی، پژوهشی و ترجمه هایی شناخته شده دارد. مجموعهٔ کتاب کوچه او بزرگ ترین اثر پژوهشی در باب فرهنگ عامه مردم ایران می باشد. آثار وی به زبان های: سوئدی، انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، روسی، ارمنی، هلندی، رومانیایی، فنلاندی، کردی و ترکی∗ ترجمه شده اند. شاملو از سال ۱۳۳۱ به مدت دو سال، مشاور فرهنگی سفارت مجارستان بود. شاملو در سال ۱۳۲۶ در سن بیست و دو سالگی با اشرف الملوک اسلامیه ازدواج کرد. هر چهار فرزند او، سیاوش، سامان، سیروس و ساقی حاصل این ازدواج هستند. این ازدواج به جدایی می انجامد و شاملو پس از یک دهه در سال ۱۳۳۶ با طوسی حائری ازدواج می کند. دومین ازدواج شاملو، همچون نخستین ازدواج، مدت زیادی دوام نمی آورد و چهار سال بعد در ۱۳۴۰ از همسر دوم خود نیز جدا می شود. اما سومین و آخرین پیوند زناشویی شاملو با آیدا، در سال ۱۳۴۳ بود که تا پایان عمر خود، عاشقانه با او زیست. شاملو در زمینه ترجمه نیز فعالیت های زیادی دارد. با این که بحث ترجمه های شاملو، همانند برخی دیدگاه هایش، منتقدانی نیز داشته و بحث انگیز بوده است، با این حال برخی از این ترجمه ها، در شمار آثاری شناخته شده قرار دارند. یکی از این کارها، «ترانه شرقی و اشعار دیگر»، سروده های فدریکو گارسیا لورکا با اجرا و صدای خودش بود که با استقبال فراوانی روبرو شد. از ۱۳۶۲ با تغییر فضای سیاسی ایران چاپ آثار شاملو نیز متوقف می شود. در حالی که کار و فعالیت شاملو متوقف نمی شود. نوار کاست سیاه همچون اعماق آفریقای خودم (ترجمهٔ شعرهای لنگستون هیوز) و سکوت سرشار از ناگفته هاست (ترجمهٔ شعرهای مارگوت بیکل)، کاری مشترک با محمد زرین بال با موسیقی بابک بیات منتشر می شود. از دیگر کارهای او در این زمینه می توان به ترجمه «درها و دیوار بزرگ چین»، رمان «پابرهنه ها» اثر زاخاریا استانکو، رمان «دن آرام» و شازده کوچولو اشاره کرد. هم چنین ترجمهٔ گیل گمش که قدیمی ترین متن اسطوره ای جهان است از دیگر کارهای ارزشمند شاملو در زمینهٔ ترجمه است.«نخستین شب شعر بزرگ ایران» در سال ۱۳۴۷، از سوی وابسته فرهنگی سفارت آلمان در تهران برای احمد شاملو ترتیب داده شد. احمد شاملو پس از تحمل سال ها رنج و بیماری، در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۷۹ درگذشت و پیکرش در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شده است.