About Author:
Ahmad Shamlou (Persian: احمد شاملو, Ahmad Šāmlū Persian pronunciation: [æhˈmæd(-e) ʃɒːmˈluː], also known under his pen name A. Bamdad (Persian: ا. بامداد)) (December 12, 1925 – July 23, 2000) was an Iranian poet, writer, and journalist. Shamlou was arguably the most influential poet of modern Iran.[2] His initial poetry was influenced by and in the tradition of Nima Youshij. In fact, Abdolali Dastgheib, Iranian literary critic, argues that Shamlou is one of the pioneers of modern Persian poetry and has had the greatest influence, after Nima, on Iranian poets of his era.[3] Shamlou’s poetry is complex, yet his imagery, which contributes significantly to the intensity of his poems, is accessible. As the base, he uses the traditional imagery familiar to his Iranian audience through the works of Persian masters like Hafez and Omar Khayyám. For infrastructure and impact, he uses a kind of everyday imagery in which personified oxymoronic elements are spiked with an unreal combination of the abstract and the concrete thus far unprecedented in Persian poetry, which distressed some of the admirers of more traditional poetry.
Shamlou has translated extensively from French to Persian and his own works are also translated into a number of languages. He has also written a number of plays, edited the works of major classical Persian poets, especially Hafez. His thirteen-volume Ketab-e Koucheh (The Book of Alley) is a major contribution in understanding the Iranian folklore beliefs and language. He also wrote fiction and screenplays, contributing to children’s literature, and journalism.
Added Date: 27/12/2019 9:00:07 PM
Last update: 25/11/2023 6:45:55 PM
افسوس. چشم های تو که مثل خون در رگ های من دوید، یکبار دیگر مرا به زندگی بازگرداند. تصور می کردم خواهم توانست به این رشته پرتوان عشقی که به طرف من افکنده شده است چنگ بیندازم و یکبار دیگر شانس خودم را برای زندگی و سعادت آزمایش کنم. چه می دانستم که برای من، هیچگاه زندگی مفهوم درست خود را پیدا نخواهد کرد؟ چه می دانستم که دربدری و بی سر و سامانی سرنوشت ازلی و ابدی من است. چه می دانستم که تلاش من برای نجات از این وضع، تلاش احمقانه یی بیش نیست؟
کتاب مثل خون در رگ های من نوشته احمد شاملو،نامه هاییست که شاملو به همسرش می نوشته و او هم پاسخ میدهد.شاملو و همسرش،آیدا سرکیسیان این نامه ها را در دهه 40 و 50 برای هم نوشته اند.
آیدا مدت ها راضی به انتشار این نامه ها نشد تا علاقه مندان بتوانند نبوغ شاملو در عاشقانه هایش به همسرش را مطالعه کنند.تا اینکه 15 سال بعد از مرگ شاملو،او در نهایت راضی به انتشار این اسرار عاشقانه میان آن دو شد.
رابطه عاشقانه شاملو با همسرش آنچنان نقش پر رنگی در زندگی شخصی او میگذارد،که میتوان حضور عشقی عمیق در قلب شاملو را در دیگر کار های او هم دید.
این اثر میتواند گوشزد خوبی به افرادی باشد که اعتقاد دارند،غشق بعد از ازدواج از تب و تاب می افتد و پس از آن زندگی یکنواختی گریان هردو را میگیرد.اما شاملو نشان میدهد که میتوان عاشق بود و ازدواج کرد و عاشق ماند.
در این کتاب صرفا احساسات شاملو را میتوان مشاهده کرد و کمتر از مسائلی دیگر همچون مسائل سیاسی یا ادبی صحبت میکند.
در پایان هم به خط خود شاملو نامه هایی ها را میتوان خواند
درباره نویسنده:
احمد شاملو (۲۱ آذر ۱۳۰۴–۲ مرداد ۱۳۷۹) متخلص به الف. بامداد یا الف. صبح، شاعر، نویسنده، روزنامه نگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگ نویس و از دبیران کانون نویسندگان ایران پیش و پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود. شاملو تحصیلات کلاسیک نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از این شهر به آن شهر اعزام می شد و از همین روی، خانواده اش هرگز نتوانستند برای مدتی طولانی جایی ماندگار شوند. . شاملو علاوه بر شعر، فعالیت هایی مطبوعاتی، پژوهشی و ترجمه هایی شناخته شده دارد. مجموعهٔ کتاب کوچه او بزرگ ترین اثر پژوهشی در باب فرهنگ عامه مردم ایران می باشد. آثار وی به زبان های: سوئدی، انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، روسی، ارمنی، هلندی، رومانیایی، فنلاندی، کردی و ترکی∗ ترجمه شده اند. شاملو از سال ۱۳۳۱ به مدت دو سال، مشاور فرهنگی سفارت مجارستان بود. شاملو در سال ۱۳۲۶ در سن بیست و دو سالگی با اشرف الملوک اسلامیه ازدواج کرد. هر چهار فرزند او، سیاوش، سامان، سیروس و ساقی حاصل این ازدواج هستند. این ازدواج به جدایی می انجامد و شاملو پس از یک دهه در سال ۱۳۳۶ با طوسی حائری ازدواج می کند. دومین ازدواج شاملو، همچون نخستین ازدواج، مدت زیادی دوام نمی آورد و چهار سال بعد در ۱۳۴۰ از همسر دوم خود نیز جدا می شود. اما سومین و آخرین پیوند زناشویی شاملو با آیدا، در سال ۱۳۴۳ بود که تا پایان عمر خود، عاشقانه با او زیست. شاملو در زمینه ترجمه نیز فعالیت های زیادی دارد. با این که بحث ترجمه های شاملو، همانند برخی دیدگاه هایش، منتقدانی نیز داشته و بحث انگیز بوده است، با این حال برخی از این ترجمه ها، در شمار آثاری شناخته شده قرار دارند. یکی از این کارها، «ترانه شرقی و اشعار دیگر»، سروده های فدریکو گارسیا لورکا با اجرا و صدای خودش بود که با استقبال فراوانی روبرو شد. از ۱۳۶۲ با تغییر فضای سیاسی ایران چاپ آثار شاملو نیز متوقف می شود. در حالی که کار و فعالیت شاملو متوقف نمی شود. نوار کاست سیاه همچون اعماق آفریقای خودم (ترجمهٔ شعرهای لنگستون هیوز) و سکوت سرشار از ناگفته هاست (ترجمهٔ شعرهای مارگوت بیکل)، کاری مشترک با محمد زرین بال با موسیقی بابک بیات منتشر می شود. از دیگر کارهای او در این زمینه می توان به ترجمه «درها و دیوار بزرگ چین»، رمان «پابرهنه ها» اثر زاخاریا استانکو، رمان «دن آرام» و شازده کوچولو اشاره کرد. هم چنین ترجمهٔ گیل گمش که قدیمی ترین متن اسطوره ای جهان است از دیگر کارهای ارزشمند شاملو در زمینهٔ ترجمه است.«نخستین شب شعر بزرگ ایران» در سال ۱۳۴۷، از سوی وابسته فرهنگی سفارت آلمان در تهران برای احمد شاملو ترتیب داده شد. احمد شاملو پس از تحمل سال ها رنج و بیماری، در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۷۹ درگذشت و پیکرش در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شده است.