Kafka began writing what he had entitled Der Verschollene (The Missing Person) in 1912 and wrote the last completed chapter in 1914. But it wasn’t until 1927, three years after his death, that Max Brod, Kafka’s friend and literary executor, edited the unfinished manuscript and published it as Amerika. Kafka’s first and funniest novel, Amerika tells the story of the young Karl Rossmann who, after an incident involving a housemaid, is banished by his parents to America. Expected to redeem himself in this magical land of opportunity, young Karl is swept up instead in a whirlwind of dizzying reversals, strange escapades, and picaresque adventures.
About Author:
Franz Kafka was born in 1883 in Prague, where he lived most of his life. During his lifetime, he published only a few short stories, including “The Metamorphosis,” “The Judgment,” and “The Stoker.” He died in 1924, before completing any of his full-length novels. At the end of his life, Kafka asked his lifelong friend and literary executor Max Brod to burn all his unpublished work.
Added Date: 1/01/2021 5:43:14 PM
Last update: 13/09/2022 4:29:32 PM
کتاب آمریکا، رمانی نوشته ی فرانتس کافکا است که اولین بار در سال 1927 انتشار یافت. این رمان، داستان مهاجری جوان به نام کارل روسمان را روایت می کند که پس از تجربه ی اتفاقی خجالت آور، توسط پدر و مادرش به آمریکا فرستاده می شود. کارل انتظار دارد در این سرزمین جادوییِ فرصت ها بتواند اشتباهات گذشته را جبران کند و زندگی مفیدی را پی بگیرد، اما او در عوض وارد گردابی از ماجراهایی عجیب و سردرگم کننده می شود. اگرچه کافکا هیچوقت به آمریکا نرفت، تصاویری از چشم اندازهای وسیع، خطرات و فرصت های این کشور، الهام بخش اصلی شکل گیری داستان این رمان ارزشمند هستند. کافکا در کتاب آمریکا، از تخیل بی نظیر خود کمال بهره را برده و اثری ارزشمند را خلق کرده که به «سرزمین موعود»، از دریچه ای متفاوت می نگرد.
درباره نویسنده:
فرانتس کافکا، زاده ی ۳ ژوئیه ۱۸۸۳ و درگذشته ی ۳ ژوئن ۱۹۲۴، یکی از بزرگ ترین نویسندگان آلمانی زبان در قرن بیستم بود. آثار کافکا در زمره ی تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار می آیند.کافکا در یک خانواده ی آلمانی زبان یهودی در پراگ به دنیا آمد. در آن زمان پراگ مرکز بوهم بود، سرزمینی پادشاهی متعلق به امپراتوری اتریش – مجارستان. او بزرگ ترین فرزند خانواده بود و دو برادر کوچک تر داشت که قبل از شش سالگی فرانتس مردند و سه خواهر که در جریان جنگ جهانی دوم در اردوگاه های مرگ نازی ها جان باختند.پدرش بازرگان یهودی و مادرش زنی متعصب بود. رفتار مستبدانه و جاه طلبانه ی پدر چنان محیط رعب انگیزی در خانواده به وجود آورده بود که از کودکی سایه ای از وحشت بر روح کافکا انداخت و در سراسر زندگی هرگز از او دور نشد و شاید همین نفرت از زندگی در کنار پدری سنگدل موجب شد که کافکا ابتدا به مذهب پناه برد.کافکا زبان آلمانی را به عنوان زبان نخست آموخت، ولی زبان چکی را هم کم وبیش بی نقص صحبت می کرد. همچنین با زبان و فرهنگ فرانسه نیز آشنایی داشت و یکی از رمان نویسان محبوبش گوستاو فلوبر بود. آموزش یهودی او، به جشن تکلیف در سیزده سالگی و چهار بار در سال به کنیسه رفتن با پدرش محدود بود.کافکا در سال ۱۹۰۱ دیپلم گرفت، و سپس در دانشگاه جارلز پراگ شروع به تحصیل رشته ی شیمی کرد، ولی پس از دو هفته رشته ی خود را به حقوق تغییر داد. این رشته آینده ی روشن تری پیش پای او می گذاشت که سبب رضایت پدرش می شد و دوره ی تحصیل آن طولانی تر بود که به کافکا فرصت شرکت در کلاس های ادبیات آلمانی و هنر را می داد. کافکا در پایان سال نخست تحصیلش در دانشگاه با ماکس برود آشنا شد که به همراه فلیکس ولش روزنامه نگار – که او هم در رشته ی حقوق تحصیل می کرد – تا پایان عمر از نزدیک ترین دوستان او باقی ماندند. کافکا در تاریخ ۱۸ ژوئن ۱۹۰۶ با مدرک دکترای حقوق فارغ التحصیل شد و یک سال در دادگاه های شهری و جنایی به عنوان کارمند دفتری خدمت وظیفه ی بدون حقوق خود را انجام داد.کافکا در طول زندگیش فقط چند داستان کوتاه منتشر کرد که بخش کوچکی از کارهایش را تشکیل می دادند و هیچ گاه هیچ یک از رمان هایش به پایان نرسید (به جز شاید مسخ که برخی آن را یک داستان بلند می دانند). نوشته های او تا پیش از مرگش چندان توجهی به خود جلب نکرد. کافکا به دوستش ماکس برود گفته بود که پس از مرگش همه ی نوشته هایش را نابود کند. دوریا دیامانت معشوقه ی او با پنهان کردن حدود ۲۰ دفترچه و ۳۵ نامه ی کافکا، تا حدودی به وصیت کافکا عمل کرد، تا وقتی که در سال ۱۹۳۳ آن ها ضبط شدند. جستجو به دنبال این نوشته های مفقود هنوز ادامه دارد. برود بر خلاف وصیت کافکا عمل کرد و برعکس بر چاپ همه ی کارهای کافکا که در اختیارش بود اهتمام ورزید. آثار کافکا خیلی زود توجه مردم و تحسین منتقدان را برانگیخت.فرانتس کافکا با این که در پراگ زندگی می کرد، اما کارهای ادبی خود را منحصرا به زبان آلمانی می نوشت.عموما اعتقاد بر این است که کافکا در سراسر زندگیش از افسردگی حاد و اضطراب رنج می برده است. او همچنین دچار میگرن، بی خوابی، یبوست، جوش صورت و مشکلات دیگری بود که عموما عوارض استرس و نگرانی روحی هستند. کافکا سعی می کرد همه ی این ها را با رژیم غذایی طبیعی، از قبیل گیاه خواری و خوردن مقادیر زیادی شیر پاستوریزه نشده (که به احتمال زیاد سبب بیماری سل او شد) برطرف کند.وضعیت گلوی کافکا طوری شد که غذا خوردن آن قدر برایش دردناک بود نمی توانست چیزی بخورد، و چون در آن زمان تغذیه وریدی هنوز رواج پیدا نکرده بود راهی برای تغذیه نداشت، و بنابراین بر اثر گرسنگی جان خود را از دست داد. بدن او را به پراگ برگرداندند و در تاریخ ۱۱ ژوئن ۱۹۲۴ در گورستان جدید یهودی ها در ژیژکوف پراگ به خاک سپردند.