Added Date: 25/12/2022 1:21:02 PM
Last update: 25/12/2022 1:57:23 PM
«من همانم، من همانم» در ۲ جلد به خط بریل برای نابینایان چاپ شده است. که این کتاب جلد اول است.
«حاج بابا»پیرمرد تنهایی است. او در خانه اش همدم و مونسی ندارد. تنها صدای آواز جیرجیرک است که او را سرگرم می کند و از تنهایی و بی حوصلگی نجات می دهد. جیرجیرک هر روز روی عصای پیرمرد می نشیند و با او همراه می شود. آن ها با هم به پارک می روند. پیرمرد روی نیمکت می نشیند و هوا می خورد و جیرجیرک لای علف ها گردش می کند. روزی حاج بابا، جیرجیرک را گم می کند. شب هر چه منتظر می ماند صدای آوازش را نمی شنود و …
شخصیت «حاج بابا» و کنشهای میان او و جیرجیرک ملموس و باورپذیر است. حالات روحی «حاج بابا»، غم و غصه او از تنهایی و فضای ساکت و خلوت خانهاش، با خواندن متن و دیدن تصاویر به راحتی به مخاطب منتقل میشود.
“من همانم ، من همانم” کتابی است که با نظر کارشناسان و صاحبنظران آموزش و پرورش کودکان استثنایی برای استفاده و مطالعه کودکان نابینا مناسب شناخته شده و با خط مخصوص نابینایان (بریل) به چاپ رسیده است.
مادران و پدرانی که فرزند نابینا دارند و مربیان و آموزگارانی که به آموزش و پرورش این کودکان مشغولند، می توانند در حالی که نسخه معمولی کتاب را در دست دارند، کودک را به بلند خوانی تشویق کرده و در خواندن کتاب با او همراه شوند. از آن جا که نقش مهمی از انتقال فضای داستانی بر دوش تصاویر است، مربیان با توصیف جزئیات تصاویر می توانند فضای حاکم برداستان را به او انتقال دهند. کتاب داستان زندگی پیرمرد تنهایی است به نام”حاج بابا “. حاج بابا همدم و مونسی ندارد. تنها صدای آواز جیرجیرک است که او را سرگرم می کند و از تنهایی و بی حوصلگی نجات می دهد. جیرجیرک هر روز روی عصای پیرمرد می نشیند و با او همراه می شود. آن ها با هم به پارک می روند. پیرمرد روی نیمکت می نشیند و هوا می خورد و جیرجیرک لای علف ها گردش می کند. روزی حاج بابا، جیرجیرک را گم می کند. شب هر چه منتظر می ماند صدای آوازش را نمی شنود و با غصه می خوابد. اما جیرجیرک آنقدر کنار نیمکت همیشگی پیرمرد در پارک می نشیند تا او بیاید. بالاخره پیرمرد می آید. جیرجیرک دوباره روی عصای او می نشیند، با او به خانه بازمی گردد و برایش آواز می خواند …. از آن روز “حاج بابا” دیگر تنها نیست. نویسنده با زبان شیرین و ساده زندگی حاج بابا را روایت می کند. داستان درون مایه ای روان شناسی دارد و با طرح رابطه عاطفی میان پیرمرد و جیرجیرک و شرح دلتنگی آن ها برای هم، کودک را به خواندن داستان تا انتها تشویق می کند. کتاب برای حرکت انگشتان دست کودک نابینا بر روی واژگان قطع بسیار مناسبی دارد.
درباره نویسنده:
فریبا کلهر فعالیت خود را از دهه شصت و با حضور در مجلههای رشد، در حیطه ادبیات داستانی کودک و نوجوان آغاز کرده و تألیفات زیادی نیز در این حیطه از خود برجای گذاشتهاست. او حدود سیزده سال، از بدو تأسیس سروش کودکان تا حدود سال۱۳۸۳ سمت سردبیری ماهنامه سروش کودکان را برعهده داشت و با ویژهنامه کودکان روزنامه همشهری که آفتابگردان نامیده میشد به مدت شش ماه و به عنوان دبیر سرویس شهری همکاری میکرد. کتاب سوت فرمانروا اثر این نویسنده در سال ۱۳۶۹ یعنی زمانی که او فقط بیست و هشت سال داشت به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی برگزیده شد. از این جهت او تا امروز تنها کسی است که این جایزه را در این سن دریافت کردهاست. فریبا کلهر تا کنون صدها قصه نوشتهاست و کارهای ارزشمندی در بازنویسی اسطورهها انجام دادهاست. بازنویسی اسطورهٔ گیلگمش، اسطوره اینانا و اسطوره گرشاسب از این گونه است. وی از اواخر دهه ۸۰ بهطور جدی داستاننویسی بزرگسالان را آغاز کرد.