Half of Me نیمی از وجودم
صدای زنگ ساعت در فضای اتاق طنین انداز شد.شش و نیم صبح بود. آرزو سراسیمه از جا پرید و دستش را روی دکمه زنگ گذاشت و آن را خاموش کرد .دوباره دراز کشید و چشمهایش را روی هم گذاشت.می دانست که باید بلند شود و سر کار برود.می دانست که....
ISBN: 9789644422799 | Pages: 424 | Size: 14x21 cm | Edition: 9 (2015) ....Season of life فصل زندگی
Princess Roya شاهزاده رویا
همان شب ساقی قبل از رفتن، دستم را فشرد و گفت: «فکر می کنی آمادگی ازدواج رو داشته باشی؟» نمی دانم چرا ناگهان و بدون مقدمه، این موضوع را پیش کشیده بود. شاید به خیال خود قصد داشت به حیرانی و سرگشتگی من در آستانه بیست و چهار سالگی پایان....
ISBN: 9789643287382 | Pages: 566 | Size: 14x21 cm | Edition: 1 (2012) ....In the silence of the shadows در سکوت سایه ها
این کتاب روایتگر داستانی پیرامون دختری تنها به نام برکه است که بنابر جبر روزگار در خانه ای زیبا و باشکوه از زنی بیمار و سالخورده که اخلاقی سرد دارد پرستاری می کند؛ هرچند این کار سختی های بسیاری را با خود به همراه دارد، اما بودن در این خانه....
ISBN: 9786007368763 | Pages: 418 | Size: 14x21 cm | Edition: 1 (2020) ....Thornfield in a dead end تورن فیلد در بن بست
ساعت ۱۱ شب بود، کافه فلورا خلوتی پایان شب را انتظار می کشید. سر و صدای دو اتومبیل که پشت سر هم جلوی کافه متوقف شدند، نگاه فلورا نشین ها را به خود گرفت. یسنا که سینی باقی مانده کیک و فنجان های خالی قهوه را از روی میزی بدون....
ISBN: 9786001873171 | Pages: 424 | Size: 14x21 cm | Edition: 1 (2020) ....Behind the scenes Fog پشت پرده مه
این کتاب داستان دختری ثروتمند و جوان به نام ماهرخ را به تصویر می کشد، دختری که به دلیل شرایط مساعد مالی و موقعیت اجتماعی خوبش از سوی مردان بسیاری مورد توجه قرار می گیرد اما به تازگی دل در گرو کسی بسته که توجه چندانی به او ندارد. ماهرخ....
ISBN: 9786226667166 | Pages: 490 | Size: 14x21 cm | Edition: 1 (2020) ....High Ceiling of Loneliness سقف بلند تنهایی
مضمون و محتوای رمان “سقف بلند تنهایی” نوشتۀ حسین رادبوی، از جایی میآید که برای مهاجران سیاسی و اجتماعی غریبه نیست. نسل من و ما هرگز آن سالهای دلهره آور دهۀ ۱۳۶۰ را که جوانان نو اندیش کشورمان، حتی در دور افتاده ترین شهرها و روستاها هم، خواب آرام نداشتند، از حافظۀ تاریخی خود بیرون نخواهد کرد. همچنین فراموش نخواهد کرد آن روزها و ساعت های کش آمده در غربت و تنهایی را، غربتی که سایۀ بلندش، پیشینۀ تو را به محاق میبرد و تو به خاطر نمیآوری که روزی روزگاری، زن و فرزند و خانواده ای در کنار خود داشتی، و حالا نمیدانی با زخم های تنهایی خودت چگونه کنار بیایی. از این دست لحظات آوانگان بین گذشته و حال، در رمان “سقف بلند تنهایی” کم نیست و من گاه آرزو می کنم کاش می توانستم همچون حسین رادبوی بخشی از تعهد افشاگرانۀ خودم را به سر زمین آباء و اجدادی خود ادا کنم. – محمد محمدعلی