چای داغش را در آخرین عصر پاییز مزه کرد و نگاهش روی میز زیبا و چشم نواز گوشه ی سالن کش آمد. تماشای میوه های رنگی و پاییزی روی میز دلچسب بود. عاشقی هم مثل زندگی هزار فصل داشت، نه بهارش ماندنی بود و نه خزانش! اصلا قرار نبود که....

ISBN: 9786226722209 | Pages: 633 | Size: 14x21 cm He tasted his hot tea in the last evening of autumn and stared at the beautiful and eye-catching table in the corner of the hall. It was heartwarming to watch the colorful and autumn fruits on the table. A lover had a thousand seasons like life, neither his spring....