In these interviews with journalist Giancarlo Bosetti, Karl Popper ranges widely over contemporary political and social issues. He reflects on many topics, from the decline of the Soviet Union and the danger of a Third World War, to our obligations to children and the potentially harmful influence of television. He warns us that the increasing violence and egotism of our society, if unchecked, will imperil our civilisation. The volume also contains two talks on the theory of democracy, arguing that democracy has never been the rule of the people (nor can or should it be), but only the best method we know for preventing tyranny.
About Author:
Karl Popper, in full Sir Karl Raimund Popper, (born July 28, 1902, Vienna, Austria—died September 17, 1994, Croydon, Greater London, England), Austrian-born British philosopher of natural and social science who subscribed to anti-determinist metaphysics, believing that knowledge evolves from experience of the mind.
در این کتاب، دو گفت و گو، دو گفتار و دو ضمیمه از ((کارل پوپر))، فیلسوف اتریشی-انگلیسی ترجمه شده است که نمایانگر برخی عقاید و اندیشه های اوست .مباحث گفت و گوی اول عبارت اند از :((صلح طلبی، جنگ و مواجهه با کمونیسم)) ;((انتقادهای اصلی به مارکسیسم)) ;((سال :1962 ساخاروف، خروشچف و سقوط شوروی)) ;((برنامه سیاسی روز، حکومت قانون و کودکان)) و ((حمله ای دیگر به تاریخگرایی :آینده باز است)) .مصاحبه دوم شامل دو مبحث است :((ما با خطر سومین جنگ جهانی مواجهیم)) و ((تلویزیون نسل بشر را فاسد می کند)) .عناوین دو سخنرانی پوپر از این قرار است: ((تاملاتی درباره نظریه و عمل حکومت دمکراتیک)) ;((آزادی و مسئولیت روشنفکری)) .در بخش ضمایم ابتدا توضیح پوپر در باب دمکراسی و نظام انتخاباتی :((کرسی به نسبت آرا )) آمده، سپس ((دو یادداشت تازه او درباره زندگی نامه روشنفکری اش به چاپ رسیده است.
درباره نویسنده:
سِر کارل رایموند پاپر (Karl Popper (زاده ۲۸ ژوئیه ۱۹۰۲ – درگذشته ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۴) فیلسوف علم، منطق دان، ریاضیدان و اندیشمند اتریشی-انگلیسی و استاد مدرسه اقتصاد لندن بود. او یکی از بزرگترین فیلسوفان علم سده بیستم به حساب میآید و آثار زیادی در فلسفه سیاسی و اجتماعی از خود باقی گذاشتهاست. پاپر به دلیل کوششهایش در رد روش علمی طرفداران کلاسیک مشاهده/استنباط (اثباتگرایان) از طریق پیشبرد روش ابطالپذیری تجربی، مخالفتاش با دانش برآمده از قیاس و استدلال کلاسیک (ارسطویی-افلاطونی) و دفاع از خردگرایی انتقادی، بنیادگذاری نخستین فلسفه انتقادی غیر توجیهگرانه در تاریخ فلسفه و دفاع نیرومندش از لیبرال دموکراسی و اصول انتقادگرایی اجتماعی که به نظر او امکان ظهور جامعه باز را فراهم کردند، شهرت دارد.