پپا و دوست‌هایش می‌خواهند تصمیم بگیرند در آینده چه شغلی را انتخاب کنند. امیلی می‌خواهد معلم شود و سوزی دوست دارد پزشک شود. اما پپا هنوز نمی‌داند به چه شغلی علاقه دارد... آیا همه‌ی کتاب‌های مجموعه‌ی دنیای پپا را خوانده‌ای؟ و....

پپا و سوزی همیشه بهترین دوست هم بوده‌اند و خواهند بود! یک روز مامان پپا برای او و سوزی تعریف می‌کند که آن‌ها از چندماهگی با هم دوست بوده‌اند. پپا باورش نمی‌شود که زمانی نی‌نی‌کوچولو بوده‌اند. یعنی چه شکلی با هم دوست شده‌اند و چه جوری با هم بازی... آیا....

پپا و جورج در خانه پسر عموی کلوئی در حال خواب هستند. آنها از دیدن پسر عموی جدیدشان الکساندر بسیار هیجان زده شده اند. به زودی همه به خواب می روند، به جز کودک الکساندر. نوزاد پر سر و صدا جورج را از خواب بیدار می کند و او باید....

جورج آقای دایناسور را از تمام اسباب‌بازی‌هایش بیشتر دوست دارد. وقتی دم آقای دایناسور می‌شکند، جورج خیلی ناراحت می‌شود. بابا برای جورج یک دایناسور بزرگ جدید به اسم دایناغور می‌خرد که هم راه می‌رود و هم حرف می‌زند و هم آواز می‌خواند. اما فکر می‌کنی دایناغور می‌تواند جای آقای دایناسور....

پپا و خانواده اش قرار است به اولین سفر خود در خارج از کشور بروند. آنها وسایلشان را بسته بندی می کنند و چمدان هایشان را می بندند. و همه ی راه را به سمت ایتالیا پرواز می کنند ، جایی که آنها پیتزا می خورند و به گشت و گذار....