About Author:
Mohammad Asef Soltanzadeh was born in Kabul, Afghanistan in 1964 and moved to Pakistan. Then in 1985, he moved to Iran and then in 2002, he moved to Denmark. He is a writer specialising in prose and drama. He writes primarily in Dari Persian.
“Discovered by the Iranian writer and critic Hushang Golshiri, he has published his short stories in various literary journals. When his book Dar Goriz Gom Mishawim (English: We Disappear in Flight) was published in Tehran in 2000, he became famous among experts of literature in the Persian language (one of the literary languages of Afghanistan). The volume includes 8 stories.
In Iran a second volume of his short stories is being published.
His two collections of short stories, We Disappear in Flight and The Deserter won the prestigious Golshiri Award in Iran in 2001.
Soltanzadeh’s short story Dotai pashe (A Pair of Clubs) from We Disappear in Flight has been translated from Dari Persian into Polish by Ivonna Nowicka.
Added Date: 17/03/2025 2:49:25 PM
Last update: 17/03/2025 3:01:31 PM
«محاکمه» این رمان که عنوان آن یادآور کتابی از کافکاست، نوشتهی محمدآصف سلطانزاده نویسنده افغانستانی است. موضوع داستان نیز به اتفاقات کشور افغانستان مربوط است و شخصیت اصلی آن عیسیخان نیز مردی افغان است.
عیسیخان در اردوگاه شیلزمارک در دانمارک است. او بعد از خروج نیروهای آمریکا و ناتو از افغانستان و روی کارآمدن دوبارهی طالبان کشورش را ترک کرده است. او خانوادهاش را نیز بر اثر بمباران هوایی از دست داده. عیسیخان اکنون در دانمارک اردوگاه پناهندگان است. او با مرور گذشته، زندگی خودش را در پیوند با تاریخ افغانستان میبیند؛ تاریخی خشونتبار که در آن جنگ از پی جنگ میآید و انگار مدام زمان به عقب بازمیگردد. عیسیخان به دنبال خونخواهی و مجازات قاتلان خانوادهاش است. عیسیخان در این مسیر همچون قهرمان رمان کافکا دائم با در بسته مواجه میشود، ازاینرو، به نظر میرسد که نویسنده با توجه به همین نکته عنوان رمانش را انتخاب کرده است. نه طالبان، نه ناتو و نه دیگر نیروهای داخلی افغانستان برای کمک به عیسیخان کاری از پیش نمیبرند.
محمدآصف سلطانزاده در این رمانش به جریانهای سیاسی حاکم بر اروپا و سیاستهای ضدپناهندگی آنها میپردازد. قهرمان او که به اروپا پناهنده شده، به آرامش و آسایش نمیرسد و احساس میکند هویتش از دست رفته است. صدای او به جایی نمیرسد و هنوز اردوگاههایی در غرب وجود دارد که انگار ادامهی آشویتس هستند. عیسیخان همانند میلیونها نفر دیگر در جهان، هویتش را در معرض خطر میبیند و فریادش به جایی نمیرسد. نه در کشورش صدایش شنیده میشود و نه در جهان غرب و اساسا زندگی و مرگ او برای صاحبان قدرت اهمیتی ندارد. عدالتی وجود ندارد، مراکز حقوقی و قضایی که در ظاهر به دنبال عدالت هستند در اصل آلت دست دولتها و قدرتها هستند. عیسیخان در دانمارک تنها و درمانده در اردوگاه، ناامید از اجرای عدالت، روزگار میگذراند و هیچ روزنهی امیدی برای بهبود اوضاع و احوال جهان نمیبیند.
محمدآصف سلطانزاده نویسندهای باتجربه است که در دههی هفتاد هوشنگ گلشیری او را به ادبیات فارسی معرفی کرد. در آثار او همواره دغدغههای انسانی نمود داشته است. او در رمان «محاکمه» به یکی از دغدغههایی پرداخته است که مسئله جهان معاصر و امروز است و علاقمندان به رمانهای جدی از خواندن آن لذت میبرند.
درباره نویسنده:
محمدآصف سلطانزاده (زاده سال ۱۳۴۳، کابل) نویسنده معاصر اهل افغانستان است.
مجموعه داستان در گریز گم میشویم برنده جایزه هوشنگ گلشیری دوره اول ۱۳۷۹
تک داستان برگزیده نوروز فقط در کابل باصفاست (از مجموعه نوروز فقط در کابل باصفاست) برنده جایزه هوشنگ گلشیری دوره چهارم ۱۳۸۳
مجموعه داستان عسگر گریز برنده جایزه هوشنگ گلشیری دوره هفتم ۱۳۸۶