About Author:
Bahrām Beyzāêi is an Iranian playwright, theatre director, screenwriter, film editor, and ostād of Persian letters, arts and Iranian studies. Beyzaie is the son of the poet Ne’matallah Beyzai. The celebrated poet Adib Beyzai, known as one of the most profound poets of 20th-century Iran, is Bahram’s paternal uncle.
Added Date: 24/02/2023 3:13:38 PM
Last update: 24/02/2023 3:13:38 PM
“نمایشنامه سلطان مار” اثری است به قلم پربار “بهرام بیضایی” که داستانی با مایه های طنز را از زندگی یک شاه و وزیر تعریف می کند. آن ها فرزندی ندارند و به توصیه ی یک درویش، به سراغ درختی می روند که در باغی توسط دیوها از آن محافظت می شود. آن ها باید دو سیب سرخ و سفید از درخت بچینند و به همسرانشان بدهند تا بتوانند صاحب اولاد شوند. میوه عمل می کند اما به شکلی که هیچکس انتظار آن را نداشت. پسر پادشاه، در هیبت یک مار به دنیا می آید. خبر را به شاه می رسانند و او با پیشنهاد وزیر دست به خودکشی می زند. به این شکل مقام پادشاه به طور موقت به وزیر منتقل می شود.
روزگار می گذرد و پسر بزرگ می شود؛ او متوجه می شود که هر موقع اراده کند می تواند از هیبت مار خارج شود.
حال بنا به وصیت شاه، اون باید با دختر وزیر که “خانم نگار” نام دارد، وصلت کند. اما وزیر با دست بردن در وقایع می خواهد مانع این ازدواج بشود. “سلطان مار” از جلد خود بیرون می آید و خود را به دختر نشان می دهد و اون نیز با راهنمایی دایه اش، اقدام به سوزاندن جلد مار می کند. “سلطان مار” می گریزد و نزد دیوها می رود. دختر هم سر به کوی و بیابان می گذارد تا شویش را بیابد؛ حال باید او را مجاب کند که برگردد و مردم را از ستمی که داروغه و سفیرهای بیگانه بر آنان روا می دارند، برهاند. “نمایشنامه سلطان مار” از آثار ابتدایی “بهرام بیضایی” به حساب می آید و استعاره های به کار رفته در کنار جنبه ی ادبی کار خودنمایی می کند.
درباره نویسنده:
بهرام بیضایی (زاده ۵ دیماه ۱۳۱۷ در تهران) کارگردان سینما و تئاتر و نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.
بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایشنامه نویسی، در سینما عرصههای دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کردهاست.
وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهمترین آثار وی هستند.
خانوادهاش اهل کاشان و آنگونه که خود بیضایی نوشته در کار تعزیه بودند. او تحصیلات دانشگاهیش را در رشته ادبیات ناتمام گذاشت و در سال ۱۳۳۸ به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک دماوند درآمد. در سال ۱۳۴۱ به اداره هنرهای دراماتیک که بعدها به اداره برنامههای تئاتر تغییر نام داد منتقل شد. در سال ۱۳۴۴ با منیراعظم رامین فر ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند به نامهای نیلوفر متولد ۱۳۴۵، ارژنگ متولد ۱۳۴۶ (فوت شده در صد روزگی) و نگار متولد ۱۳۵۱ میباشد. او یکی از پایه گذاران و اعضای اصلی کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ بود که درسال ۱۳۵۷ از آن کانون کناره گیری کرد. در سال ۱۳۴۸ به عنوان استاد مدعو با دانشگاه تهران همکاری کرد. در سال ۱۳۵۲ از اداره برنامههای تئاتر به دانشگاه تهران به عنوان استادیار تمام وقت نمایش دانشکده هنرهای زیبا و مدیریت رشته هنرهای نمایشی انتقال یافت. در سال ۱۳۶۰ پس از بیست سال کار دولتی از دانشگاه تهران اخراج شد. در سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ خانوادهاش از ایران مهاجرت کردند. در سال ۱۳۶۵ پدرش استاد نعمت الله(ذکایی)بیضایی مرحوم شد. او در سال ۱۳۷۱ با مژده شمسایی ازدواج کرد. فرزند آخرش نیاسان در سال ۱۳۷۴ متولد شد و مادرش نیره موافق در سال ۱۳۸۰ وفات یافت.
فعالیت سینمایی را با فیلمبرداری یک فیلم هشت میلیمتری چهار دقیقهای سیاه و سفید در سال ۱۳۴۱ آغاز کرد. پس از ساخت فیلم کوتاه «عموسبیلو» در سال ۱۳۴۹، اولین فیلم بلندش رگبار را در سال ۱۳۵۰ ساخت. چریکه تارا و مرگ یزدگرد فیلمهایی که او در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۶۰ ساخت تاکنون در محاق توقیف میباشند. او در سالهای پیش و پس از انقلاب برای ساختن فیلمهای خود با مشکلات و سنگ اندازیهای بسیاری روبرو بودهاست. او تا کنون ۹ فیلم بلند و ۴ فیلم کوتاه ساختهاست و آخرین فیلمی که از او پس از ۱۰ سال به نمایش عمومی درآمد سگ کشی (۱۳۸۰) بود که با استقبال گسترده منتقدان و مردم روبرو شد.