Added Date: 11/10/2022 6:32:19 PM
Last update: 12/10/2022 10:43:17 AM
شرح سودی بر دیوان حافظ، یکی از بهترین شروح و تفاسیری است که بر سروده های لسان الغیب حافظ، شاعر بزرگ ایرانی نگاشته شده است و این قول بسیاری از حافظ شناسان و حافظ پژوهان است. محمد سودی بوسنوی که اصل او از سرزمین بوسنی در اروپا و حوزه بالکان و امروز کشور مستقلّی است در روزگار خویش به سه زبان ترکی و عربی و پارسی تسلط داشته و از روی ارادت و شیفتگی نسبت به کلام خواجه درصدد تألیف شرحی کامل بر دیوان وی برآمده است.
سودی به جز شرح دیوان حافظ، شروحی هم بر مثنوی حضرت مولانا و گلستان و بوستان شیخ اجل سعدی شیرازی نگاشته و از آن جا که استاد فقید سعید نفیسی با این آثار آشنایی داشته اند و به ویژه ترجمه شرح سودی بر حافظ را از ترکی به فارسی مفید فایده می دانسته اند، به هنگام گذراندن دوره دکتری ادبیات فارسی از سوی بانوی فاضله عصمت ستارزاده و آگاهی از احاطه ایشان به هر دو زبان مبدأ و مقصد، پیشنهاد ترجمه این اثر را می دهند و خانم ستارزاده نیز با تبحر کامل دست به ترجمه یازیده و اثری در 4 جلد پدید می آورند که فارسی زبانان هرگز از آن بوی ترجمه احساس نکرده و می پندارند که گویا نثر فارسی آن، اثر طبع شارح است.
————-
در آغاز کتاب شرح سودی بر حافظ، میخوانیم:
مقدمه استاد سعید نفیسى
شمسالدین محمد حافظ دستانسراى شیراز برترى مسلمى بر همه سخنسرایان هر زمان و هر زبان دارد و آن این است که شعر او بیان بسیار دقیق و احساسات و افکار نیاکانى است که آنها پشت در پشت اندیشه کرده و خوب و بد جهان را سنجیدهاند.
همه شاعران بزرگ افکار مشترک آدمىزادگان از هر نژاد و هر عقیده را بیان کردهاند و به همین جهت آثارشان مشترک در میان همه آدمیان است و تنها گهگاهى نکتهاى را از عقاید خاص نژادى خود به میان آوردهاند. به همین جهت است که شاهکارهاى سرایندگان را مىتوان به هر زبانى ترجمه کرد و اگر ملایمات لفظى و صنایع لفظى پیش نیاید به هر زبان که ترجمه کنند از زیبایى آن چیزى کاسته نمىشود.
حافظ یگانه شاعرى است که بیشتر سخنان او هزاران گوشه و کنایه از عقاید وافکار خاص ایرانیان در بر دارد و به همین جهت تعبیرات خاص او به هیچ زبانى درخور ترجمه کردن نیست. با همه مناسبات نزدیکى که در میان شعر فارسى و شعر اردو و شعر ترکى هست و شعر اردو و شعر ترکى از هر حیث پیرو و تابع شعر فارسى است تاکنون نتوانستهاند شعر حافظ را به این دو زبان هم ترجمه کنند. این پیوستگى تام سخن حافظ با روح ایرانى سبب شده است که بگوییم حافظ نخستین سرایندهاى است که روش امپرسیونیسم را در شعر فارسى وارد کرده و ناچار در بسیارى از اشعار او کنایات و اشارت و استعاراتى هست که سوابق ذهنى فراوان مىخواهد و کسانى که از این سوابق محرومند حاجت به شرح و توضیح و تفسیر دارند. به همین جهت چه به زبان فارسى و چه به زبان اردو و چه به زبان ترکى کتابهاى چند در شرح اشعار حافظ نوشتهاند. تا جایى که من خبر دارم پنج شرح به زبان فارسى بر دیوان حافظ نوشتهاند: مفتاح الکنوز على حافظ الرموز تألیف قطبالدین قندهارى. بدر الشروح تألیف بدرالدین اکبرآبادى، شرح مشکلات دیوان حافظ تألیف پیر مراد متخلص به مشفق، شرح دیوان حافظ تألیف افضلالله آبادى، بحرالفراسه اللافظ فى شرح دیوان حافظ تألیف عبیدالله خویشکى متخلص به عبدى. یک شرح به زبان اردو معروف به شرح یوسفى تألیف یوسف علیشاه چشتى نظامى که در 1307 قمرى به پایان رسانیده است.
درباره نویسنده:
به زبان ترکى نیز چهار شرح نوشتهاند: شرح مصطفى بن شعبان متخلص به سرورى درگذشته در 969، شرح شمعى درگذشته در حدود سال 1000 هجرى قمرى و دو شرح مختصر و مفصل از سودى بوسنوى متوفى در حدود سال 1006 ه .ق..
درباره سودى بوسنوى که مردى بسیار دانشمند و شاعرى توانا و مؤلفى پرکار بوده و در سه زبان ترکى و تازى و پارسى دست داشته است چندان آگاهى دقیق نداریم. همینقدر پیدا است که از مردم سرزمین بسنه یا بوسنه یا بوسنى در بالکان بوده است که مدتها از متصرفات امپراتورى اتریش و دولت عثمانى بوده و هنگام استقلال عربستان در سال 1878 میلادى و رهایى از استیلاى ترکان عثمانى جزو آن کشور شده و اینک از نواحى دولت جمهورى یوگوسلاوى[1] است. از زمانهاى
قدیم بسیارى از مردم این سرزمین به دین اسلام گرویدهاند و به فرهنگ اسلامى و شرقى خو گرفتهاند و در میان ایشان چندین شاعر و نویسنده زبان پارسى بودهاند.
سودى بیشتر در استانبول مىزیسته و آموزگار فرزندان اعیان دربار عثمانى بوده و مؤلفات خود را در استانبول فراهم کرده است. وى در سه زبان ترکى و فارسى و عربى دست داشته و آنچه از او مانده است شرح مثنوى مولانا جلالالدین و شرح گلستان و شرح بوستان سعدى و دو شرح دیوان حافظ را باید برشمرد. شافیه و کافیه ابنحاجب را که دو منظومه معروف در قواعد زبان تازى است به ترکى ترجمه کرده است.
وى نخست شرح مختصرى بر دیوان حافظ نوشته و سپس این شرح مفصل را که ترجمه آن در این صحایف به نظر خوانندگان مىرسد فراهم کرده است. تردیدى نیست که شرح سودى مهمترین کتابى است که درباره اشعار حافظ تاکنون تألیف کردهاند. در این مدت نزدیک به سىصد و پنجاه سال، که از تألیف آن مىگذرد این کتاب یکى از مهمترین کتابها براى معرفى یکى از فصلهاى برجسته ادب ایران بهشمار رفته و کاملاً سزاوار آن بوده است که ایرانیان نیز از آن برخوردار شوند.
به همین جهت در دوره دکترى ادبیات فارسى دانشکده ادبیات که شوق سرشارى در خانم ستارزاده براى اینگونه کارهاى دشوار ادبى دیدم و روزبه روز در این نظر راسختر و پابرجاتر شدم ترجمه این کتاب بسیار مفید را به وى پیشنهاد کردم. خانم ستارزاده از دشوارى این کار و مدتهاى مدید صرف وقت در این راه نهراسید و در همان گام اول پیشنهاد مرا پذیرفت و به این کار دشوار دست زد و نمونه مسلمى از همت و پشتکار و دقت و آگاهى و دانایى خویش در این اوراق بهیادگار گذاشت.