About Author:
Jack London (1876–1916) spent his youth on the waters of the San Francisco Bay. In 1897, when gold was discovered in the Klondike, he obtained a grubstake and spent a freezing, fruitless winter in the Far North; by spring he was ready to return home to write. In 1900, his collection of short stories Son of the Wolf was published. Two more volumes of Yukon short stories, a juvenile novel, and a Klondike novel followed in rapid succession. Then came his bestselling novel The Call of the Wild (1903) and the beginning of the years that were to bring him wealth and worldwide popularity. The eternal traveler, London served as a correspondent in Japan and Mexico and sailed his own ketch to the Solomon Islands before his death.Ben Bova is the award-winning author of more than one hundred twenty novels and nonfiction books. He is a past president of Science Fiction Authors of America, president emeritus of the National Space Society, and a fellow of the American Association for the Advancement of Science. Among his many honors are the Robert A. Heinelin Award and the Lifetime Achievement Award of the Arthur C. Clarke Foundation.
Added Date: 16/12/2021 7:08:11 PM
Last update: 21/09/2022 1:46:05 PM
در کتاب “گرگ دریا “دغدغه اصلی جک لندن افشای ستم و بهره کشی ناعادلانه از انسان ها است، وی صحنه هایی که تصویر کرده را با چشم خود دیده است و قهرمان های داستان های او معمولا کسانی هستند که با آنها معاشرت داشته است. آثار جک اندن و از جمله رمان گرگ دریا،گاهی رنگ شدید ناتورالیستی به خود می گیرند و غالبا تجزیه و تحلیل های بسیار دقیق اجتماعی هستند. او در این اثر می گوید: « زورمندان ناتوانان را می خورند که نیروی خود را حفظ کنند. خوشبخت ها پیش از همه می بلعند و بیش از همه حرکت می کنند»
درباره نویسنده:
جک لندن، زاده ی ۱۲ ژانویه ۱۸۷۶ و درگذشته ی ۲۲ نوامبر ۱۹۱۶) نویسنده ی سوسیالیست آمریکایی بود.جک لندن در خانواده ی تنگدستی در سان فرانسیسکو به دنیا آمد و در اوکلند بزرگ شد. او با این که توانست در دانشگاه پذیرفته شود، تحصیلات رسمی چندانی نداشت و هرچه آموخت، خود آموخت و بسیاری از آثار ادبی را در کتابخانه عمومی اوکلند خواند. در ۱۸۸۹ در کارخانه ی کنسروسازی کاری سخت و سنگین پیدا کرد. بعد با پولی که از نامادریش وام گرفت قایقی خرید و به دزدی صدف پرداخت. در ۱۸۹۳ به عنوان کارگر با یک کشتی شکار شیر دریایی به ژاپن رفت. بازگشت او با بحران اقتصادی سال ۱۸۹۳ و مبارزات کارگری همزمان شد. مدتی بی کار و ولگرد بود و در شهر بافلو به زندان افتاد. بعد به اوکلند بازگشت و دبیرستان را تمام کرد. خیلی دوست داشت که به دانشگاه کالیفرنیا برود و پس از سه ماه کوشش فشرده در آن جا پذیرفته شد. اما به دلیل بی پولی ناچار پس از یک سال دانشگاه را رها کرد.در ۱۸۹۷ با کشتی و همراه با دیگر جویندگان طلای کلوندایک به شهر داوسون در یوکان رفت. در آن جا بیمار شد و پزشکی او را درمان کرد. داستان کوتاه برپا کردن آتش، یادگار این دوره از زندگی او است. پس از بازگشت به اوکلند بیش از پیش به تبلیغ سوسیالیسم و نیز نوشتن پرداخت. او سعی داشت که با نوشتن و فروش آثارش (به گفته ی خودش با فروش مغزش) از بی پولی و اجبار به کار بدنی رها شود. همزمانی این تصمیم او با گسترش مجله های عامه پسند ارزان که به دنبال داستان های کوتاه بودند باعث شد که بتواند از راه نویسندگی پول درآورد. جک به زودی نویسنده ای موفق شد و در سال ۱۹۰۰ درآمد او از نویسندگی به ۲۵۰۰۰ دلار رسید.جک لندن دو بار ازدواج کرد. در ۱۹۱۰ ملکی به وسعت چهار کیلومتر مربع را در شهرستان سونوما در کالیفرنیا خرید و سعی در کشاورزی با روش هایی ابتکاری و ویژه ی خود کرد ولی موفقیتی نداشت. این ملک اکنون با نام پارک تاریخی جک لندن به دست دولت آمریکا اداره می شود. جک لندن در ۱۹۱۶ از نارسایی کلیه درگذشت، اگر چه برخی روایات مرگ او را ناشی از اعتیاد به الکل یا حتی خودکشی می دانند. بر گور او در پارک تاریخی جک لندن در سونوما صخره ای خزه گرفته گذاشته اند. لندن مدت کوتاهی پیش از مرگش طی نامه ای استعفای خود را از حزب سوسیالیست اعلام کرد