zânân šâhnâmh (zanan-e shahnameh)
متن آلمانی «زنان در شاهنامه» رساله دکتری خالقی مطلق در دانشگاه کلن در سال 1970 است که ترجمه انگلیسی آن در سال 2012 توسط انتشارات مزدا در کالیفرنیا منتشر شد.
نگارنده بر آن بوده در مقدمه نقش جنس مونث در اسطوره شناسی ایران را مشخص کند تا روشن شود که این موضوع در شاهنامه نمود داشته و اگر چنین است تا چه حد بوده است. مقدمه با داستان آفرینش مرد و زن پایان می یابد و مولف در آنجا آن را به داستان نخستین زن در شاهنامه مرتبط می سازد.
نگارنده در بخش نخست چکیده ای موجز از داستان های مهمترین زنان شاهنامه را ارائه می کند و آنها را با دیگر منابع پیش از اسلام و عهد اسلامی تا آنجا که بر مولف شناخته شده و قابل دستیابی بودند، می سنجد. نگارنده کوشیده است در پایان هر بند ویژگی های شخصیتی آنها را به اجمال بازگو کند. از آنجا که شخصیت های زنان در شاهنامه فراوان هستند و پرداختن به همه آنها امری ملال آور است، لذا نگارنده تمام زنان اسطوره ای و البته مهمترین زنان بخش تاریخی شاهنامه را منظور داشته و آنها را بنا بر طبقه اجتماعی شان خواه اشراف و خواه زنان عامه تقسیم بندی نموده است.
بخش دوم به بررسی جایگاه زنان در شاهنامه می پردازد و همواره منابع اسلامی و پیش از اسلام را مورد توجه قرار داده است. نگارنده به اجمال نقش، اهمیت و سرنوشت هر یک از شخصیت های زنان در ادوار مختلف زندگی شان را مانند دوران کودکی، همسری و مادر بودن در قالب خانواده و همچنین جامعه، به طور کلی توصیف می کند. از آنجا که شاهنامه کتابی در باب حقوق خانواده نیست لذا نگارنده برای پر کردن خلأ موجود از منابع دیگر سود جسته است. بنابراین شاهنامه در این زمینه از تحقیق حاضر منبعی جانبی به شمار می رود. اما این امر روشن می سازد که موضوعات فرهنگی پیش از اسلام کمابیش به طور کامل در شاهنامه مطرح شده اند…
فردیت زنان در شاهنامه و مقام اجتماعی آنها در اثر سترگ فردوسی موضوعی است که در دو فصل مورد بررسی قرار گرفته است
درباره نویسنده:
جلال خالقی مطلق، ادیب، پژوهشگر و شاهنامه پژوه ایرانی است. تولد او در ۲۰ شهریور ۱۳۱۶ در تهران بود. تحصیلات دبیرستانی را در تهران انجام داد. دورههای تحصیلات دانشگاهی را در آلمان گذراند و در سال ۱۳۴۹ (۱۹۷۰) از دانشگاه کلن در رشتههای شرقشناسی، مردمشناسی و تاریخ قدیم درجهٔ دکتری گرفت. از سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱) در بخش مطالعات ایرانی در دانشگاه هامبورگ مشغول به تدریس زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایران بودهاست.
جلال خالقی مطلق از آغاز دههٔ ۱۳۵۰ ضمن اقامت و تدریس در کشور آلمان، پژوهشهای گستردهای در زمینهٔ ادبیات حماسی ایران و شاهنامه انجام داد. مقالههای تحقیقی او در مجلهٔ سیمرغ (نشریهٔ بنیاد شاهنامه فردوسی)، مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیّات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، ایراننامه، ایرانشناسی، کلک و نامهٔ ایران باستان انتشار مییافت. دو مجموعهٔ برگزیده از مقالههای او با عنوانهای گل رنجهای کهن (۱۳۷۲) و سخنهای دیرینه (۱۳۸۱) در تهران به چاپ رسیدهاست.
مهمترین دستاورد جلال خالقی مطلق، تصحیح شاهنامه فردوسی است در هشت دفتر که طی سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۸۶ در نیویورک زیر نظر احسان یارشاطر انتشار یافت. تصحیح شاهنامهٔ فردوسی، حاصل بیش از سی سال کار مداوم خالقی در گردآوری و بررسی کهنترین دستنویسهای شاهنامه و مقابلهٔ آنها با پیروی از روشهای جدید تصحیح متون است. جلال خالقی در کار مقابلهٔ دستنویسها از همکاری محمود امیدسالار و ابوالفضل خطیبی در دفترهای ششم و هفتم بهره گرفت. دورهٔ شاهنامهٔ خالقی در سال ۱۳۸۷ توسط مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در تهران تجدید چاپ شد. او هماکنون به عنوان عضو هیئت علمی کنگره بینالمللی هزاره شاهنامه فردوسی برگزیده شدهاست. وی عضو هیئت امنای بنیاد فردوسی است.