یادش به خیر، کانون آن آشنای دیرین آن روزهای پربار آن خاطرات شیرین آن روزها که جانم می سوخت در تب شعر من بودم و مجله من بودم و شب شعر عطر کتابخانه با میزهای رنگی آن سقف های کوتاه آویزهای رنگی در چادری صمیمی شوق همیشه ماندن آن اضطراب شیرین در وقت شعر خواندن آن لحظه های سرشار از حرف و شعر و مضمون یادش به خیر، اردو یادش به خیر، کانون