About Author:
Gholām-Hossein Sā’edi MD was a prolific Iranian writer. He published over forty books, representing his talents in the fiction genres of drama, the novel, the screenplay, and the short story in addition to the non-fiction genres of cultural criticism, travel literature and ethnography.
Born: January 15, 1936, Tabriz, Iran
Died: November 23, 1985, Paris, France
Added Date: 1/01/2021 5:43:14 PM
Last update: 11/10/2022 5:02:31 PM
“دیکته و زاویه” اثری است به قلم یکی از بزرگ ترین نمایش نامه نویسان ایران به نام “غلامحسین ساعدی”، که دو نمایش نامه ی “دیکته” و “زاویه” را در بردارد. آنچه “غلامحسین ساعدی” موفق شده در این نمایش نامه ها به خوبی نشان بدهد، شخصیت انسان هایی با روان پریشان و ذهن آشفته است که این تصویرسازی فوق العاده، ناشی از درک ویژه ی نویسنده نسبت به احساسات این افراد و کشف آلام و صدمه های روحی آن ها می باشد. هر دو قصه، دغدغه های سیاسی و اجتماعی “غلامحسین ساعدی” را به خوبی ارائه می کنند و در وصف خفقان سیاسی، جهل جامعه و فهم اشتباه دموکراسی، عالی ظاهر شده اند. دوره ای را نمی توان در تاریخ پیدا کرد که در آن روشنفکر و اهل اندیشه، مورد سرکوب حاکمیت یا مقاومت اجتماعی قرار نگرفته باشد. “غلامحسین ساعدی” هم یکی از همان اهالی اندیشه است که نگرانی ها و آزارهایی را که به عنوان یک روشنفکر و به عنوان عضوی از اجتماع تحمل کرده، در قالب داستان هایش به نمایش می گذارد.
نمایش نامه ی “دیکته” به داستان شاگردی می پردازد که پای باورهای خود ایستاده و حاضر نیست دیکته ای را که خلاف آن هاست، بنویسد؛ گروهی، از ناظم گرفته تا معلم های پایه های مختلف، تلاش دارند که او را به روش های مختلف، چه اصرار، چه ارعاب و چه تملق، مجاب به نوشتن “دیکته” کنند.
“زاویه” هم داستانی است با حضور شخصیت های مختلف نظیر پیرزنی خانه به دوش، شاعر، دزد، مامور، فیلسوف، خبرنگار و فردی عامی. در این نمایش نامه هر یک از آن ها تلاش می کنند حرف خود را ثابت کنند و بگویند که دیگران در اشتباه هستند.
درباره نویسنده:
غلامحسین ساعدی (۲۴ دی ۱۳۱۴ – ۲ آذر ۱۳۶۴) با نام مستعارِ گوهر مراد، پزشک و نویسنده ایرانی بود. ساعدی نمایشنامه نیز مینوشت و با بهرام بیضایی و اکبر رادی از نمایشنامهنویسان زبان فارسی بهشمار میرود. براساس مجموعه هشت داستان عزاداران بَیَل فیلم گاو ساخته شد.
ساعدی گرایش سیاسی به سازمان چریکهای فدایی خلق داشت. او از اوایل تشکیل کانون نویسندگان ایران بدان پیوست، ابتدا به عنوان نماینده نویسندگان به عنوان اعتراض به سانسور با نخستوزیر «هویدا» مذاکره و به «آقای آموزگار» نامه نوشتند که اصلاح شود ولی به نتیجه نرسیدند و سپس کانون نویسندگان را تشکیل دادند. در سال ۱۳۵۶ شب شعر را تشکیل دادند که سیمین دانشور و جلال آل احمد و خیلی از نویسندگان و شاعران در آن شرکت میکردند، که «کتاب ده شب» مربوط به آن شبهاست. وی پس از انقلاب ۱۳۵۷ از راهِ پاکستان به فرانسه گریخت.
ساعدی سال ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت و در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.