About Author:
Romain Gary, born Roman Kacew, was a French novelist, diplomat, film director, and World War II aviator. He is the only author to have won the Prix Goncourt under two names. He is considered a major writer of French literature of the second half of the 20th century. He was married to Lesley Blanch, then Jean Seberg.
Added Date: 1/01/2021 5:43:14 PM
Last update: 23/09/2022 7:49:43 PM
سازمان ملل متحد در آشفتگی محض به سر می برد و شبحی که یک کبوتر به همراه دارد، آن هایی را که شیفت های شبانه را در آسمان خراش مقر سازمان ملل متحد می گذرانند، وحشت زده می کند. در کتاب “مردی با کبوتر” به قلم “رومن گاری” با قصه ی پسر جوانی آشنا می شویم که اهل تگزاس بوده و پدرش یکی از غول های قدرتمند صنعت نفت به حساب می آید. مرد جوان که جانی نام دارد، به شرق می آید تا به دانشگاه رفته و به تحصیل مشغول شود. تحصیل او را تبدیل به یک اندیشمند روشنفکر ساخته و سبب می شود بار دیگر پدرش او را از خود براند. جانی به شدت شیفته ی آرمان های سازمان ملل است و آن را یک ایده آل می بیند. برای اینکه از نزدیک شاهد ایده آل هایش باشد و در آن دقیق شود، به وسیله ی دوستش که کفش واکس می زند، همراه کبوترش در یکی از سوله های مخفی مقر سازمان ملل متحد مستقر می شود.
بعد از چند روز جانی متوجه می شود که سازمان ملل چیزی بیشتر از یک شوخی نیست و تنها توربین بزرگی است که آهسته می چرخد و هیچ موتوری را به حرکت در نمی آورد. ناامیدی جانی به نوعی یاس متافیزیکی تبدیل می شود و او تصمیم می گیرد که سازمان ملل را در نظر جهانیان تخریب کند.
او نقشه ای می کشد تا سازمان را به سخره بگیرد و در عین حال پول زیادی هم برایش به ارمغان بیاورد. نقشه ی او برایش موفقیتی جهانی به همراه می آورد و زمانی که نوبت به اجرای نقشه می رسد، او آشکار می کند که یک فریبکار است؛ ولی کسی حرفش را باور نمی کند. حالا او که زیر سایه ی جلال سازمان ملل قرار گرفته دست به اعتصاب غذا می زند و نهایتا می میرد و “مردی با کبوتر” در تگزاس دفن می شود.
درباره نویسنده:
رومن گاری با نام اصلی رومن کاتسف (Roman Kacew) در ۸ مه ۱۹۱۴ میلادی در شهر ویلنا (اکنون: ویلنیوس، واقع در لیتوانی) در خانواده ای یهودی به دنیا آمد. پدرش (آری-لیب کاسو) کمی بعد در ۱۹۲۵ میلادی خانواده را رها کرد و به ازدواج مجدد دست زد. از این هنگام او با مادرش، نینا اوزینسکی (کاسو)، زندگی می کرد، ابتدا در ویلنا و سپس در ورشوی لهستان. رومن در دوران زندگی سیاسی اش حدود ۱۲ رمان نوشت. به همین دلیل بسیاری از کارهایش را با نام مستعار می نوشت. مادامی که با نام مستعار امیل آژار به نویسندگی می پرداخت، تحت نامی به عنوان رومن گاری نیز داستان می نوشت.وی در ۲ دسامبر ۱۹۸۰ بعد از مرگ همسرش در سال ۱۹۷۹ با شلیک گلوله ایی به زندگی خود خاتمه داد. وی در یادداشتی که از خود به جای گذاشته اینطور نوشته است: «… دلیل این کار مرا باید در زندگینامه ام (شب آرام خواهد بود) بیابید. در این کتاب او گفته است: «به خاطر همسرم نبود، دیگر کاری نداشتم.» و همچنین نوشته است: «واقعا به من خوش گذشت، متشکرم و خداحافظ! »